Uncategorised
ناظر:نمادهای خشونت و جنایت ها و فسادهای جنسی و مالی - ۴
٭ سردار رضا زارعي،فرمانده نيروي انتظامي استان تهران:
سردار رضا زارعي يكي از فرماندهان نيروي انتظامي در كنار محمد حسين رادان فرمانده وحشي نيروي انتظامي و سردار احمدي مقدم زماني در تهران به بهانههايي چون مبارزه با ارازل و اوباش و ايجاد امنيت كشور اقداماتي انجام دادند كه روي هر دشمن خارجي را سفيد كردند. جالب اينكه صدا و سيمای ولايت نيز شبانه برنامه حمله به خانههاي مردم و ضرب و شتم آنان و گريه و زاري افراد خانواده و فرياد كودكان از خواب پريده را با آب و تاب به نمايش ميگذارد تا مردم بدانند با چه ديوانههاي خشونت طلب و بيماري روبرو هستند. این خشونت طلبان برای مهار جامعه راهکار دیگری نیز نمیشناختند و نمیشناسند.
هنگامي كه سردار زارعي و گاهي سردار رادان در تلويزيون ظاهر ميشدند تا در مقابل مجريان و خبرنگاران عملكرد خود را گزارش کنند، آنچنان قيافه مظلوم و با تقوايي از خود نشان ميدادند كه بینندگان فكر ميكردند با فرشته خوها و متدين و باورمند به خدا و پيغمبر روبرو هستند.اما اين ظاهر كار آنها بود. هم زارعي و هم رادان گرگاني بودند در لباس ميش و بيماراني بودند كه ظاهر خود را خوب حفظ میکردند.
تا این که بسیاری از سایتهای اینترنتی از جمله سایت خبرنامه امیر کبیر گزارش دادند فرمانده بازداشت شده، سردار رضا زارعی، فرمانده نیروی انتظامی استان تهران است که از دو هفته پیش بدون هیچگونه توضیحی از مقام خود کناره گیری کرده است. ماجرا چنین بود: بر مبنای تحقیقات اولیه مردم محل، خانه فسادی در آن محل بوجود آمده بود. آنها وجود آنرا به مقامات مسئول گزارش کردند.
بهنگام ورود مأموران به این خانه، سردار زارعی را در کنار شش زن و دختر، در وضعیت زننده مشاهده میکنند. او بازداشت میشود. زنانی که به همراه سردار زارعی بازداشت میشوند، در جریان بازجوئی میگویند: وی از آنها خواسته به صورت دسته جمعی به صف شده و در حالت عریان نماز جماعت بخوانند. جالب آن که سردار زارعی مسئول مستقیم اجرای طرح مقابله با اراذل و اوباش در تهران بود که نیروی انتظامی با خشونت بسیار افراد را بازداشت میکرد. وی همچنین یکی از مسئولین اصلی اجرای طرح امنیت اجتماعی بود. وی در مصاحبهای که در اردیبهشت ماه آن سال با رسانهها انجام داد، گفت: «از آغاز طرح ارتقای امنیت اجتماعی در سطح استان تهران نیروی انتظامی بیش از ۳۵ هزار نفر را مورد ارشاد و تذکر قرار داده است. در همین خصوص هزار نفر به نیروی انتظامی احضار شدهاند و ۱۲۴ نفر به مراجع قضایی معرفی شدند. در ۵۲ روز ابتدای سال به ۷ هزار و ۹۳۳ نفر از اراذل و اوباش تذکر داده شد و چهار هزار نفر از آنان نیز دستگیر شدند و درمجموع 1101 پرونده در این زمینه در مراجع قضایی تشکیل شد.»
اما او چرا به خود اجازه میداد با نوامیس مردم چنین کند؟ زیرا یکی از مشترکات استبدادهای فراگیر – که بنیصدر نسبت به آن پیوسته هشدار میداد و میدهد – ایناست که هر عضو دستگاه اداری و نظامی و امنیتی، بخصوص عضو این دو، برای خود همان ولایت مطلقه یا بسط ید بر جان و مال و ناموس مردم را قائلند. اما ولایت قدرت بر جان به گرفتن جان و بر مال به فساد مالی و بر ناموس، به تجاوز به آن، اعمال شدنی است. راه و روش دیگری برای اعمال اینگونه ولایت وجود ندارد. بدین لحاظ است که جان مردم بی ارزش میشود و آسیبهای اجتماعی برهم افزوده میگردند.
اين پرونده مانند ديگر پروندههاي اخلاقي و جنسي ابتدا قرار نبود علني شود و مقامات قضایی جمهوری اسلامی ایران درباره نام این فرمانده حاضر به تایید یا تکذیب اخبار منتشره، نبودند. اما بازپرس پرونده زارعی، فرمانده سابق نیروی انتظامی، اتهامات وی را اعلام کرد. سیدمحسن قاضی، بازپرس شعبهی پنجم دادسرای کارکنان دولت، اظهار داشت: برحسب گزارش محرمانه ریاست محترم سازمان حفاظت و اطلاعات نیروی انتظامی نسبت به متهم مبنی بر ارتکاب جرایمی توسط وی، مدتی قبل، پرونده وی از سوی سرپرست دادسرا به شعبه پنجم بازپرسی دادسرای کارکنان دولت به تصدی اینجانب ارجاع شد. این شعبه بازپرسی به لحاظ اهمیت موضوع، دستور تحقیقات و جمعآوری دلایل را صادر کرد و در نهایت در اوایل اسفند ماه سال ۸۶، متهم مذکور به دستور اینجانب، جلب و پس از انجام تحقیقات و تفهیم اتهام از سوی بازپرسی و صدور قرار تامین کیفری به بازداشتگاه، اعزام شد و سپس متهم نسبت به سپردن تامین، اقدام و با صدور قرار قبولی تامین، طبق مقررات آزاد شد.
بازپرس شعبهِ پنجم دادسرای کارکنان دولت و رسانه گفت: متعاقب بازداشت متهم، چندین فقره شکایت کیفری توسط اشخاص و شاکیان خصوصی واصل و تحقیقات در مورد آن با جدیت ادامه دارد. اهم اتهامات این فرمانده سابق نیروی انتظامی را سوءاستفاده از موقعیت شغلی و امکانات دولتی، خیانت در امانت و جرایم مالی عنوان کرد و گفت: متهم در حال حاضر با قرار بازداشت موقت صادره توسط دادگاه کیفری در بازداشت به سر میبرد. وی در پایان از سایتهای خبری خواست از انتشار اخبار کذب علیه متهم یا نیروی انتظامی خودداری کنند. لازم به ذکر است پیش از این اعلام شده بود بیت رهبری بر پیگیری پرونده سردار زارعی پس از انتخابات مجلس و «به دور از جنجال و سروصدا» تاکید کرده بود. علت عدم اعلام اتهام اصلی سردار زارعی (تجاوز به نوامیس مردم) به دستور «بیت» بودهاست.
٭ حميد بقايي:
معاون «رييس» جمهوری سابق كه چندي پيش به جرم دزدي و اختلاس و خارج كردن ميلياردها تومان جهت سرمايه گذاري در خارج از كشور دستگير شده بود، بنابر قول تابناک، به نقل از یک «نماینده» مجلس، بقایی 20 هزار میلیارد تومان به کشورهای عربی منتقل کرده است. آن زمان، هنوز دلار 1200 تومان بود. یعنی او، حدود 17 میلیارد دلار پول از کشور خارج کرده است. طرفه اینکه خبر بلافاصله از سایت تابناک حذف شد؟!
وقتی رحیم مشایی مسئول رادیو تهران شد، بقایی را نیز به این سازمان منتقل کرد. در رادیو تهران، او مسئول سایت شد. اما، به اتهام ارتکاب اعمال خلاف اخلاق – دورتر قول شهبازی را در باره این اعمال میآوریم -، او از رادیو تهران رانده شد. در مورد اعمال خلاف بهنگام تصدی آن مقام، در دیوان عدالت اداری پروندهای علیه او تشکیل است. شاکی اداره کل حراست «صدای جمهوری اسلامی ایران» است.
او همچنان، با رحیم مشائی شغل عوض میکرد. هرجا رحیم مشائی میرفت او را هم با خود میبرد. بنابراین، وقتی احمدی نژاد شهردار شد، بقایی هم به عنوان مأمور کار در سازمان فرهنگی هنری به شهرداری تهران آمد تا تحت ریاست اسفندیار رحیم مشایی کارکند. وقتی، به قول سردار ذوالقدر، «انتخابات» ریاست جمهوری مهندسی شد و احمدینژاد «رئیس» جمهوری گشت، رحیم مشایی رئیس سازمان میراث فرهنگی شد و بقائی را هم با خود با این سازمان برد.
رحیم مشایی نخست معاون «رئیس» جمهوری شد و بدستور خامنهای از این سمت برکنار و رئیس دفتر احمدی نژاد شد. بقائی نیز جانشین او در میراث فرهنگی شد. در همانحال، رئیس مناطق آزاد تجاری نیز بود . فساد در میراث فرهنگی از اندازه بیرون شد. دیوان عدالت او را به چهار سال محرومیت از خدمات دولتی محکوم کرد. و هنوز، پروندههای او باز هستند!
بنا به گفته عبدالله شهبازي - كه زماني توده اي بود و بعدها به تدريس در واواک مشغول شد و هم اينك از نويسندگان مسائل تاريخي ايران است- ، حميد بقايي از سابقه بدي برخورداربود و به همجنس بازي اشتغال داشت. بعد ازافشا شدن از واواک اخراج شد. اما مقامات بهتري به دست آورد . عبدالله شهبازي ميگويد در كلاسهاي درس، از كيس حميد بقايي براي دانش آموزان واواکی سخن به ميان ميآورده است. گفته ميشود حميد بقايي دورهاي را هم به طلبگي اشتغال داشته است. هنوز که هنوز است کسی محاکمه بقائی را ندیده و نه شنیده است .
٭ «حجةالاسلام» هادی منتظری مقدم، رییس دادگاه انقلاب کرج:
منتظري مقدم يكي از قاضياني است كه راه و روش اعمال ولایت مطلقه را به خوبي آموخته و به آن عمل میکند. او، در كنار افرادي چون سردار محسن رفيقدوست و «حجةالاسلام» محسن قرائتي - كه اینک بیمار است اما او و رفیق دوست، در پرونده منتظری مقدم، شریک جرم هستند - مرتکب «مفاسد اخلاقی» شدهاند. با كمك «حجةالاسلام جانی ومفسد الاخلاقی چون محسني اژهاي، پرونده درز گرفته شد. منتظری مقدم نخست به 10 سال حبس محكوم شد .ولي بعد از مدتي تبرئه و آزاد شد.
منتظری مقدم سرپرستي خانه هدايت كرج را برعهده داشت كه توسط بنياد نور محسن رفيقدوست راه اندازي شده بود. در آن خانه، او به اعمال شرمآور فسادهای جنسی، مشغول بود. سرانجام فسادها و اعمال شرآورش از پرده بیرون افتادند.
بنا برگزارشها، خانه فسادی که این مرکز بود، پس از آن کشف شد که والدین یک دختر با ارائه شکایتی اعلام کردند که دختر ۱۷ سالهشان پس از ربوده شدن به مرکزی بنام خانه هدایت در کرج منتقل شده و مسئولان این مرکز از تحویل دادن دخترشان خودداری میکنند. در پی تحقیقات پلیس، معلوم شد دهها دختر دیگر نیز به عناوین مختلف به این مرکز آورده شدهاند.
رسانهها از دستگیری برخی دیگر از مسئولان این مرکز به اتهام ربودن دختران و سوء استفاده جنسی از آنها و انتقالشان به کویت و دوبی خبر دادند.
در میان متهمان پرونده، دادگاه تنها «حجةالاسلام» هادی منتظری مقدم، رییس دادگاه انقلاب کرج و از مسئولان مرکز را به ده سال حبس و شلاق محکوم کرد و احکام سایر متهمان به جزای نقدی تبدیل شد. اتهامات وی عبارت بودند از :توقیف و نگهداری دختر ۱۷ سالهای به نام «سمن»، اعمال نفوذ برخلاف حق و مقررات قانونی در جهت اداره کردن مؤسسه غیر قانونی «گل یاس» کرج (خانه هدایت)، مشارکت در تحویل ندادن نوزادان بدون سرپرست به خانوادههاشان، اخذ رشوه به مبلغ ۵ میلیارد ریال،، مشارکت در جلب و توقیف و حبس غیرقانونی چهار فرد و جعل عنوان قاضی ویژه مواد مخدر.
جريان ازاين قرار بود كه وقتي پدر و مادر دختر براي بازگرداندن دخترشان به آن مركز مراجعه كردند، مركز اجازه رفتن دختر همراه با پدر و مادر خود را نداد. در نتيجه، آنها به دفتر رييس جمهور خاتمي مراجعه و جريان را بازگو کردند.بنا بر دستور، نيروي انتظامي به آن مركز مراجعه و متوجه ميشود به جز آن دختر، چندين دخترديگر نيز به عناوین مختلف نگاه داري ميشوند. در نتيجه، فساد خانه لو ميرود . مدتي بعد از آزاد شدن «حجةالاسلام» منتظري مقدم، با قيد وثيقه، دختري كه جريان آن خانه فساد را براي رسانهها افشا كرده بود مفقودالاثر شد.
٭ سردار امنيتي – اطلاعاتي محمد رضا مدحي تازه كند:
او كه مسئول دفتر «آیةالله» اروميان «نماينده» مجلس خبرگان بود، در ارتکاب انواع فسادها، ولایت مطلقه اعمال میکرد. مدحي تازه كند كه با نام هاي مستعار سید رضا حسینی و حاج رضا شجاعی، در معيت «آیةالله» علاوه بر ارتکاب جرائم و اختلاس، در پوشش سرداري سپاه پاسداران به شغل شريف و با ثواب قاچاق مواد مخدر نيز اشتغال داشت.
مدحي تازه كند براي اجراي صحيح امور انقلابي كه او مامور اجراي آن بود براي خود و يارانش كه البته يكي از آنها در درگيري كشته شد، بازداشتگاهي ايجاد كرده بود. او با وجود داشتن همسران، به دختري پرستار علاقمند ميگردد. وقتي متوجه ميشود كه دخترموافق با ازدواج با او نيست، او را به كمك ديگر دوستان امنيتي – نظامي خود ميربايد و به بازداشتگاه مخصوص امور انقلابي خود ميبرد و با كشيدن گوني بر سر او، اقدام به بازجويي و زدن اتهام جاسوسي و ضد امنيتي به او ميكند تا او را مجبور به ازدواج با خود كند . اما ماجرا لو میرود.
مدحي تازه كند كه در جريانات كودتاي انتخاباتي سال 88 از نيروهاي سركوبگر بود، با خروج از ايران، مأمور نفوذ در نیروهای مبارز با رژیم میشود. در بخش اساسی مأموریت خود شکست میخورد. تنها موفق میشود با فریب، نمایش افشاگری ترتیب بدهد. در بازگشت به ایران، دستگاه تبلیغاتی رژیم، دست به تبلیغ گسترده در این باره میزند که مأمور او موفق شدهاست مخالفان رژیم را بفریبد. غافل از اینکه این فریب از راه فسادها و جنایتهای رژیم انجام گرفت. به سخن دیگر، هرگاه رژیم غرق در خیانت کاری و جنایت کاری و فساد نبود، یک عنصر جانی و فاسد او چگونه میتوانست به بهانه آماده بودن برای افشای آنها، نظر معدودی را جلب کند؟ بهررو، او «نفوذ در اپوزیسیون» را دست مایه کرد و به ایران بازگشت و «سیمای جمهوری اسلامی»، در برنامهای، «نفوذ او در اپوزیسیون» را نمایش داد.
در واقع، مطلعانی میگویند که او بعلت ارتکاب اختلاس و فسادهای جنسی و جرائم بسیار، باوجود شرکت فعال در سرکوب جنبش 88، ناگزیر شد از ایران بگریزد. در اروپا، کسی او را به خود راه نداد. ناچار کوشید مایهای بسازد و آن را عذر فرار کند و به ایران بازگشت. دستگاه تبلیغاتی بیمایه رژیم هم آن مایه باعث رسوائی خود رژیم را نمایش داد. نظر گروه دیگری بر این است که هم ردیفهای مدحی چون او فاسدند. او نگریخت و واواک او را به خارج روانه کرد. واقعیت ایناست که مأمورانی از این دست همه پروندههای سنگین دارند و رژیم هر نوع استفادهای را از آنها میکند و دست آنها هم در ارتکاب جرائم و فسادها باز است.
محمد رضا مدحي مانند ديگر هم قطاران خود فراوان پرونده دارند. اما «رهبر» هرگز به رسانهها اجازه ورود به اين پرونده های جنایت و جرم و فساد این افراد را نمیدهد. افراد سالم در دستگاه هم حق افشاي اين جنایتها و فسادهای اینگونه افراد را ندارند. هر چند همين اندك اطلاعاتي هم كه دراختيار مردم قرار میگیرد از سوي همان افشاگران باشرف است .
٭ «حجةالاسلام» حاج سید علي اكبر حسيني موسوي، معروف به حسيني خانواده:
يكي از روحانيوني كه در دهه هفتاد توانسته بود با فريبكاري به صدا و سيما راه يابد و با استفاده از حمايتهاي دامادش حسین طائب برنامه خانواده اين رسانه را در اختيار بگيرد، سید طنازي بود به نام علي اكبر حسيني كه، به دليل برنامههايش، در ميان اقشار مختلف مردم تا حدي معروف شد. به گونهاي كه در انتخابات مجلس، در تهران، رأي اول را به دست آورد .
اين حاج آقا گرفتار برنامهها و سناريوهاي نيروهاي اطلاعاتي و امنيتي شد. به گونهاي كه وقتي در جريان ترور در رستوران ميكونوس برلین، برخي از افراد امنيتي – اطلاعاتي رژیم ولایت فقیه از سوي پلیس آلمان دستگير شدند، واواک براي بدست آوردن آزادي فردي به نام دارابي از زندان، برآن شد که از طعمه جنسي استفاده کند و یک آلمانی را به دام اندازد.
درمشهد، بازرگاني آلماني به نام هلموت هوفر مشغول کار خود بود. واواک دختري را طعمه نمود تا که او را به دام اندازد و دستگير نمايد. آنگاه، با آلمان وارد معامله شود: آزادی دارابي در قبال آزادی هلموت هوفر. در همانحال، وسائل تبلیغاتی مأمور شدند هلموت هوفر را مرتکب تجاوز به دختری مسلمان معرفی کنند که مجازاتش اعدام است. هدف این بود که دولت آلمان تصور کند جان یک آلمانی در خطر است و حاضر به معامله شود.
دستگاه اطلاعاتی آلمان با اين مبادله موافق نبود. لذا به دنبال به دست آوردن فرصتي بود تا با استفاده از آن، رژیم را ناگزیر از آزادی هوفر کند. اطلاعات آلمان متوجه میشود حسینی خانواده، براي شرکت در برنامههايي به آلمان سفر ميكند. لذا همان روش واواک را بکار میبرند. دختري را، به بهانه مسلمان شدن، نزد او میفرستند. او حاج آقا را كه «آموزشهاي لازم» برای مسلمان كردن دختران را دیده بود، به هتلي میكشاند .در آن هتل، يك شب را، تحت نظارت دوربينهاي مخفي، با حاج آقا میگذراند.
فرداي آن روز، افراد سازمان امنیت آلمان فيلم مذكور را براي مقامهای سفارت ایران در آلمان ارسال میکنند و اخطار میکنند: اگر هلموت هوفر به سرعت آزاد نشود، اين فيلم را دراختيار تلویزیونها و مطبوعات آلمان قرار خواهند داد. واواک براي اينكه مانع ازاين بيآبرويي شوند به سرعت هلموت هوفر را كه قرار بود اعدام كنند، آزاد میکنند.
دو همسر حاج آقا، از فسادهای جنسی او آگاه میشوند و براي انتقام از او، اسيد در آفتابه او میریزند. طهارت با اسید سبب مصدوميت او میشود. از آن پس، حسینی خانواده از اجرای برنامه خانواده ممنوع و او ممنوع الصوت و تصوير میگردد.
در آن زمان، قطع پخش برنامهِ اخلاق در خانواده، از صدا و سيما، نقل محافل شد. مردم به خود میگفتند: معلوم شدحاج آقا حسيني، اين پيرمرد به اصطلاح خندان و بذله گو نيز ، اگر آب گير بياورد شناگر ماهري است.
حاج آقا حسيني پدر همسر حسین طائب همان رييس سازمان اطلاعات سپاه ميباشد كه آن بلا را بر سر ترانه موسوي آورد و همسرخود را نيز ، زیر ضربات خود، سياه و كبود میکند.
وی از سال 1391 بار دیگی به صدا و سما باز گشته است به گزارش سایت رویش: حجت الاسلام والمسلمین حاج سید علی اکبر حسینی که به آقای اخلاق در خانواده مشهور است، پس از سالها بار دیگر در تلویزیون حاضر شد.
به گزارش رویش به نقل از آوینی فیلم، وی که مدت ها پیش به دلیل برخی حواشی ممنوع التصویر شده بود، از امروز و با حضور در برنامه "تا نیایش" به سیما برگشت.
٭ سعيد مرتضوي، قاضي فاسد دوران و یکی از سه سعید محبوب خامنهای:
يكي از جنایت و فساد پیشهترین قضات دادگاههاي ايران كه بسيار هم مورد تاييد خامنهای بود و هست قاضي سعيد مرتضوي است. کارگردان زندان کهریزک که در جنایت گوی سبقت از زندان ابوغریب برد و خامنهای را بالا دست بوش گرداند، او بود. توقیف کننده فلهای مطبوعات (حدود 300 روزنامه و هفته نامه و فصل نامه و سالنامه) او بود. پرونده ساز برای هرکس که خامنهای دستور بدهد و در موارد بسیار بدون دستور، او بود.
در رابطه با فساد اخلاقي او، گزارش شدهاست که او همسر زنی را به زندان انداخته بود و از او خواسته بود كه در ازای آزادي همسرش، خود را دراختيار او قرار دهد. آن خانم كه مستأجر بود به صاحبخانهاش كه از افراد سپاه پاسداران بود ماجرا را بازگو ميکند. صاحبخانه ميگويد به او بگويد قبول است. هنگامي كه قاضي مرتضوي - كه آن زمان هنوز جوانتر بود و خامتر - به محل ميآيد،دستگیر میشود. در راه، موفق به ارتباط تلفنی با «آیةالله» مشكيني میشود و مشکل او حل ميشود. اين مار كه در حال افعي شدن بود در تهران به كار گمارده ميشود و همه كاري انجام ميدهد . از فروش سئوالات كنكور تا قتل زهرا كاظمي خبرنگار ايراني – كانادايي ، از تعطيلي مطبوعات ايران تا ايجاد زندان در ميدان جوانان خيابان شريعتي، از مسئوليت در قتل هاي زندان كهريزك و همكاري با سرداران فاسد نيروي انتظامي در به اصطلاح برخورد با مفاسد تا تغيير احكام و سرقت و نابود کردن پرونده ها و از آن، تاجابجايي و فراري دادن محكومان و اختلاس و دزدي اموال مردم در سازمان تأمين اجتماعي و...
تنها يك بار در تحقيق و تفحص نمايندگان مجلس پته او به روي آب افتاد و به دليل فساد عميق قوه قضاييه ديگر جرايم او با پرده پوشي هاي لازم که به دستور رهبر انجام میگرفت، مایه هیچگونه محکومیتی نشد. الا در یک مورد که به 200 هزار تومان جريمه يا 135 ضربه شلاق و.. محكوم شد. هم اکنون، در پس پرده بيت رهبري، به جنايتكاری مشغول است. در ادامه گوشه اي از جرايم وي در پرونده تحقيق و تفحص مجلس را از نظر شما خواهیم گذراند.
