Uncategorised
ناظر: وقتی سران رژیم جاسوس یکدیگر میشوند
õ خمینی بانی واواک و بانی جاسوسی همه در باره همه:
در سال هاي اخير جنگ جاسوسي و شنود اطلاعاتي پنهان، ميان نيروهاي رده اول رژیم ولایت فقیه، بيانگر عمق بياعتمادي رژیم به عناصر صاحب منصب خود بوده است .
تاريخ به ياد دارد،براي اولين بار بعد از انقلاب، خميني حكم جاسوسي از معلمان، همسايگان و حتي رييس جمهور منتخب ايران(بني صدر)، را بر خلاف نص صريح قران براي حفظ حكومت صادر نمود و از مردم خواست كه جاسوسي يكديگر شوند. موسوي گرمارودي را جاسوس دفتر بنيصدر کرد.ادامه ان حركت غير انساني و غير اخلاقي مسئولان حكومت را به جايي رساند كه با بي اعتمادي كامل در ادامه حيات گير كرده اند. وضعيت به حدی از وخامت رسيدهاست كه به هيچ وجه قادر به جمع كردن دامنه افتضاحات افشا شده از فساد، جاسوسي، وطن فروشي، تابعيت كشور بيگانه، خورد و برد اموال ملت، قاچاق ، تجاوز به عنف، سرقت مسلحانه، جاسوسي براي بيگانگان، مصادره اموال به ناحق، قاچاق اسلحه، تاسيس خانههاي فساد، اختلاس، تجاوز به دختران و پسران، زمين خواري، فروش دختران به كشورهاي عربي، دكل خوري و چاه دزدي و...نيستند. هر چند با هم دست به يكي كرده باشند، زيرا عمق فساد اخلاقي، سياسي، فرهنگي، مالي و ديني آنها به حدي است كه ادامه حيات اين گروه مافيايي( روحانيون، سپاهيان، امنيتي ها و اطلاعاتي ها)،براي مردم در رأس حاكميت قابل قبول نيست و روز به روز بيشتر تحت فشار مردم قرار گرفته و پايگاههاي خود را ازدست ميدهند.
چند روز پيش، يكي از برادران انصاري معروف (مجيد شان)،كه بيت خميني را در سالهاي گذشته، مانند هم بيتيهايشان در بيت خامنهاي ، در دست داشتند و با ترفندها، جاسوسيهاي نا جوانمردانه، تهمت، افترا و دغلكاري ، موجب بركناري آیةالله منتظري قبل از مرگ خميني شدند، گويا اين روزها آب توبه بر روي خود ريخته و نگران جاسوس بازي و شنود نيروهاي بيت رهبري و امنيتي و اطلاعاتي بودن گروههاي وابسته به افراطيون شدهاند،،به ميدان آمده و از خطر شنود و جاسوسي سخن به ميان آورده و برخي از وب سايتها كه شايد آشنايياي با اين برادران جاسوس و دغل ندارند به انتشار سخنان يكي از آنها اقدام كرده و ميخواهد نشان دهد كه در «دهه طلايي» خمینی،كاملا با شنود و جاسوس بازي و... مخالف بوده براي خميني و يارانش از جمله خود و برادران كذايي، برائت، صداقت، پاكيزگي و مروت ايجاد نمايد.
در خبرها آمده بود كه: مجيد انصاری در گفتوگویی از نگراني مسئولان درباره شنود جلسات رسمي سخن گفته است: «من مکرر ميبينم در جلسهاي وزير، مسئول عاليرتبه قضائي، نمايندگان مجلس يا مقامات نشستهاند و به دوروبر خود نگاه ميکنند آهسته يا در گوشي صحبت ميکنند و ميترسند که آنجا شنود شود؛ مطمئنا اين رويه خلاف موازين شرع و فرمان هشتمادهاي حضرت امام است»، البته حسن خميني فرزند احمد خميني نيز چندي پيش جرياني را در همين رابطه تعريف ميكرد : امام در حکم هشت مادهای میگوید که اگر برای یک چیز دیگری به منزل فردی که مجرم است میروی و چیز دیگری را پیدا کنید حق ندارید آن را اعمال کنید. یکی از دوران درخشان زندگی امام راحل سندی است که هنوز اعمال نشده است، امام در جلسهای که گزارشی به او میدهند و یک فردی میگوید ما از طریق شنود چیزهایی را شنیدهایم ولی امام آن را رد میکند و میگوید هرگز حق ندارید با آبروی مردم کاری داشته باشید و این یک نوار است و ارزشی ندارد. این سخن امام بسیار تکاندهنده و تاثیرگذار در جامعه است. نوه خمینی، دروغ گفتن را از پدر و پدر بزرگ آموختهاست. موردی که او میگوید: مورد یکی از جنایتکاران و فاسدان رژیم در خدمت خمینی است. خمینی از دو قاضی که پرونده او را تکمیل میکردهاند، حتی خواسته بود، پرونده را از میان ببرند تا «آبروی» آن شخص نریزد!
مجيد انصاري به خوبي ميداند شخص خميني موسوي گرمارودي را براي جاسوسي نزد بنيصدر مأموركرده بود. او که دین را به قدرت فروخته بود، برخلاف نص قرآن، به گرمارودی گفته بود: دیگران بخاطر دین جان میدهند و شما آبرو بدهید. بعد هم در پاسخ نامه او، این بیدینی خود را مکتوب کرد. دینی که برای آن بود که انسانها، حقوق و منزلت و کرامت، بنابراین، آبرو پیدا کنند، حالا باید بخاطرش آبرو داد. علاوه بر این، از همه مردم خواست جاسوس یکدیگر بگردند. در صحيفه نیز، نور بيانات او درج است. حال چرا مجيد جانماز آب ميكشد مشخص است كه ميخواهد بگويد «دوران طلايي خميني» با دوران سياه خامنهاي متفاوت است و در آن دوران اصلا از اين خبرها نبودهاست. او نميخواهد بگويد شخص خمینی بانی این جاسوس بازيها و شنودها بود كه به برخي از آنها اشاره ميشود تا سيه روي شود هركه در او غش باشد:
گفتني است، فرامين هشت مادهاي خميني در سال 61 صادر شد و خود او گفته بود حالا بايد قوانين اسلامي حاكم شود. در سالهای 59 و 60 دستور اقدام به جاسوسي و فرمان آن را صادر كرده بود. در سال 61 فرامين هشت مادهاي را مطرح ساخته كه بخش آغازين و دو بند آن را براي آگاهي ميآوريم. خميني در ابتداي بيانيه هشت مادهاي خود ميگويد:
در تعقیب تذکر به لزوم اسلامى نمودن تمام ارگانهاى دولتى بویژه دستگاههاى قضایى و لزوم جانشین نمودن احکام اللَّه در نظام جمهورى اسلامى به جاى احکام طاغوت رژیم جبار سابق، لازم است تذکراتى به جمیع متصدیان امور داده شود. امید است ان شاء اللَّه تعالى با تسریع در عمل، این تذکرات را مورد توجه قرار دهند. (۱)
ماده اول: تهیه قوانین شرعیه و تصویب و ابلاغ آنها با دقت لازم و سرعت انجام گیرد و قوانین مربوط به مسائل قضایى که مورد ابتلاى عموم است و از اهمیت بیشتر برخورداراست، در رأس سایر مصوبات قرار گیرد که کار قوه قضاییه به تأخیر یا تعطیل نکشد و حقوق مردم ضایع نشود و ابلاغ و اجراى آن نیز در رأس مسائل دیگر قرار گیرد.
ماده دوم : هیچ کس حق ندارد به خانه یا مغازه و یا محل کار شخصی کسی بدون اذن صاحب آنها وارد شود یا کسی را جلب کند یا به نام کشف جرم یا ارتکاب گناه تعقیب و مراقبت نماید و یا نسبت به فردی اهانت نموده و اعمال غیر انسانی ـ اسلامی مرتکب شود, یا به تلفن یا نوار ضبط صوت دیگری به نام کشف جرم یا کشف مرکز گناه گوش کند و یا برای کشف گناه و جرم هر چند گناه بزرگ باشد ، شنود بگذارد و یا دنبال اسرار مردم باشد و تجسس از گناهان غیر نماید یا اسراری که از غیر به او رسیده ولو برای یکنفر فاش کند. تمام اینها جرم و گناه است و بعضی از آنها چون اشاعه فحشا و گناهان از کبائر بسیار بزرگ است و مرتکبین هر یک از امور فوق مجرم و مستحق تعزیر شرعی هستند و بعضی از آنها موجب حد شرعی میباشد.
خميني تا قبل از صدور فرامين هشت مادهاي كه هنوز جامعه اسلامي نشده بود و قوانين اسلام حاكم نگشته بود (به قول خودش)،چند مورد جاسوسي و فرمان جاسوسي را دستور داده بود از جمله:
● اول: گماردن موسوي گرمارودي که مشاور فرهنگی رئیس جمهوری بود، به جاسوسی نزد بنیصدر. بنیصدر میگوید:
«موسوی گرمارودی از دفترمن برای خمینی خبر میبرد. آقای پسندیده برادر بزرگ آقای خمینی به من گفته بود که او جاسوس است در نزد شما. احضارش کردم. گفتم: من که هر روز کارنامه مینویسم. توی این دفتر ریاست جمهوری چه چیزی هست که شما میروید وگزارش میکنید؟ او شروع کرد به فحشهای چارواداری به خمینی دادن وگریه کردن وگفت: چه کنم؟ من دوتا زن دارم و از هر زن دوتا بچه دارم. مال و ثروتی هم که ندارم. آن کار در بنگاه فرانکلین را هم از من گرفتند. درآمد ماهانه خوبی در آنجا داشتم. شما هم در اینجا به عنوان مشاور پولی به من نمیدهید و من باید زندگی کنم. به این صراحت این حرفها را زد و مقداری زیاد هم فحش به آنها داد. گفتم برو...»
موسوی گرمارودی بعدها در نامه مورخه 15/12/65 به آقای خمینی ماجرای خبر بردن از دفتر بنیصدر را برای او بازگفت وبا بیان اینکه به شما گفتم اگر خبر بردن من افشا شود، آبرویم میرود، نوشت:
«... در شرفیابی کوتاه دوم که آقای رحمانی نیز حضور داشتند. باز استدعای کنارهگیری و استعفا کردم ولی فرمودید: همچنان بمانید و انحرافات او را به مسئولین گوشزد کنید. در شرفیابی سوم به تاریخ 29/10/59 که آقای توسلی نیز حضور داشتند، مصرا استدعای اجازه استعفا کردم. با نقل به مضمون عرض میکنم که فرمودید : آبرو مهمتر از خون نیست، جوانان ما برای این انقلاب الهی خون میدهند، شما هم آبرو بدهید.»
خمینی نیز در جواب او نوشت:
«همانگونه که مرقوم داشتید پس از کشف انحراف بنیصدر چند مرتبه نزد اینجانب آمدید و اظهار داشتید که من میخواهم از سمتی که نزد بنیصدر دارم کنارهگیری کنم و اینجانب برای مصالحی که در نظر داشتم با نظر شما مخالفت کردم و شما را با اکراهی که داشتید از کنارهگیری بازداشتم...»
دوم: «واجب بر همه ما، بر همه شماست که اگر توطئهای دیدید واگر رفت و آمد مشکوکی دیدید خودتان توجه کنید و اطلاع دهید. بر همه ما واجب است که جاسوسی کنیم. بر همه ما واجب است که نظر کنیم و توجه کنیم و نگذاریم که غائلهای پیدا شود. منع جاسوسی از حرفهای احمقانهای است که از همین گروهها القا میشود که جاسوسی خوب نیست. اما برای حفظ اسلام و حفظ نفوس مسلمین واجب است.» (قابل توجه انصاري و حسيد حسن خميني و ديگر اصلاح طلباني كه حفظ نظام را واجب مي دانند)
سوم: «مردم باید پند بگیرند از آن مادری که پسرخود را آورد و بدست محاکمه سپرد و آن پسر اعدام شد. این یکی از نمونههای اسلام است و دیگران هم باید همینطور باشند. اولادها وبرادرها و فرزندان خودشان را اگر نصیحت نپذیرفتند معرفی کنند تا به مجازات خود برسند».
چهارم: «اسلام را همه باید حفظ کنیم... یک بیچارهای به من نوشته بود که شما گفتید همه اینها را باید تجسس کنید، خوب در قرآن[که] میفرماید لاتجسسوا... وقتی که اسلام در خطر است همه شما موظفید که با جاسوسی حفظ کنید اسلام را.»
پنجم: «دانش آموزان عزیز باید با کمال دقت اعمال وکردار دبیران و معلمین را زیر نظر بگیرند که اگر خدایی ناکرده در یکی از آنها انحرافی ببینند بلافاصله به مقامات مسئول گزارش نمایند... فرزندان عزیزم در صورتیکه مشاهده کردند که بعضی از دشمنان در لباس دوست و همشاگردی میخواهند آنانرا جذب گروه خود کنند به مقامات مسئول معرفی نمایند وسعی کنند اینکارخود را به صورت مخفی انجام دهند».
ششم: متن كامل نكات خميني (در صحيفه نور اينترنتي) : «وقتی که اسلام در خطر است، همه شما موظفید که با جاسوسی حفظ بکنید اسلام را. وقتی که حفظ دماء مسلمین بر همه واجب باشد، اگر - فرض کنید که - حفظ جان یک نفر مسلمانی، حفظ جانش وابسته [به] این است که شما شرب خمر کنید، واجب است بر شما، دروغ بگویید، واجب است بر شما.
احکام اسلام برای مصلحت مسلمین است، برای مصلحت اسلام است، اگر ما اسلام را در خطر دیدیم، همهمان باید از بین برویم تا حفظش کنیم. اگر دماء مسلمین را در خطر دیدیم، دیدیم که یک دسته دارند توطئه میکنند که بریزند و یک جمعیت بیگناهی را بکشند، بر همه ما واجب است که جاسوسی کنیم. بر همه ما واجب است که نظر کنیم و توجه کنیم و نگذاریم یک همچو غائلهای پیدا بشود. حفظ جان مسلمان بالاتر از سایر چیزهاست. حفظ خود اسلام از جان مسلمان هم بالاتر است. این حرفهای احمقانهای است که از همین گروهها القا میشود که خوب، جاسوسی که خوب نیست! جاسوسی، جاسوسی فاسد خوب نیست، اما برای حفظ اسلام و برای حفظ نفوس مسلمین واجب است، دروغ گفتن هم واجب است، شرب خمر هم واجب است».
õ همه سران رژیم تحت شنود:
از آن تاريخ تا به حال تكنولوژي جديد و آدمهاي جديدي به ميدان آمدهاند و ديگر مانند دوران خميني از انسانها براي جاسوسي در محل استفاده نميكنند. اما به هر حال چه آن زمان و چه حالا براي حفظ نظام بايد اينكارها صورت گيرد(قابل توجه مجيد انصاري).
اين سال ها جاسوسي با روش هاي جديد و همه با هم به قول خميني صورت مي گيرد يعني
● بيت رهبري ، دفتر رييس جمهوري را شنود ميكند
● قوه قضاييه، بيت رهبري را شنود ميكند
● واواک قوه قضاييه را شنود ميكند
● واواک خاتمي، رييس جمهور را شنود ميكرد
● اطلاعات سپاه، بيت رهبري، بيت خميني، قوه قضاييه و مجلس را شنود ميكند
● واواک اطلاعات سپاه را شنود ميكند
● واواک دوران احمدي نژاد نمايندگان مجلس و بيت رهبري را شنود ميكرد
● اطلاعات موازي بيوت مراجع را شنود ميكنند
● امثال فلاحيان، سعيد امامي، حسن طائب هر كه را كه بخواهند شنود مي كنند
● برخي از ماموران اطلاعات با سيستمهاي شنود رؤساي كارخانجات و شركتهايي كه پولدار هستند را شنود ميكنند تا انها را سركيسه كنند
● و.... تا شنود و فيلم برداري از «قاضي» عباسعلي عليزاده توسط ماموران واواک كه علاوه بر شنود گفتگوهای او، فيلم ادرار كردن سرپايي او را هم ضبط كرده بودند و نيز فيلم قاچاق مواد مخدر و تشكيل خانه فساد البته آن زماني كه در خراسان رضوي حكومت مي كرد يعني سال 76، قبل از انكه به تهران بياييد و دادستان شود در دوران هاشمي شاهرودي، كه يك سند از كنترل و شنود و فيلم برداري او كه توسط واواک خراسان صورت گرفته در زير آورده ميشود.
سند وزارت اطلاعات مركز استان خراسان. در مورد عباسعلي عليزاده:
با سلام و تحيات وافره.
حسبالامر آن مركز در مورد تحقيقات دامنه دار در خصوص مسائل و ارتباطات آقاي عباسعلي عليزاده رئيس فعلي دادگستري اين استان و پيگيري روابط نامطلوب نامبرده بصورت كاملا محرمانه اين ستاد بابكارگيري سه تيم كاملا مورد تائيد ......... بمدت140 روز به نتايج زير دست يافته است كه حضورتان ارائه ميگردد.
نزديكان و همكاران ايشان در زير مجموعه قضائيكه در كليه امورات با يكديگر مشتركا فعال ميباشند.
1-آقاي سيد حسن شريعتي . معاون ايشان.
2- آقاي علي اكبر يساقي معاون ايشان .
3- سيد مرتضي بختياري قائم مقام دادگستري استان.
4- محمد ميلاني رئيس شعبه سه تجديد نظر استان خراسان.
5- سيد محمد صادق زاده طباطبائي رئيس دادگاه تجديد نظر استان .
6- محمد سلامتي
7- شهرام شجاعي .
8- ناصر واعظ طبسي.
9- بسياري از بوميان منطقه كه در ذيل به آنها ارشاره ميگردد.
موارد مورد تخلف عباسعلی علی زاده عبارتند از :
1- به مالكيت در آوردن مجتمع چهار طبقه در رضا شهر .
2- بمالكيت در آوردن ساختمان دادگستري كه بسياري از مردم استان با پرداخت مبالغي منتظر دريافتسهم خود از اين ملك بوده اند كه با همكاري رئيس دادگاه تجديد نظر استان طباطبائي پرونده را بنفعخود و مختومه اعلام نمودند.بدين شكل كه با عدم ايفاء تعهد دعوي را مطرح نمودند و با تنافي به نفعآقايان موضوع بسرعت به ورطه مختومه كشيده شد .
3- شركت در پروژه ارسال گاز از طريق سرخس به كشور تركمنستان كه كليه برنامه هاي اجرائي بوسيلهاين مركز بصورت فيلمهاي خبري و مستند رو و پشت پرده خدمتتان ارسال ميگردد.كه متاسفانه در اينگزارش مستند نقش جناب آقاي طبسي مشهود ميباشد. 4- اداره نمودن خانه هاي فساد بوسيله اعضاء دادگستري و زير نظر شخص آقاي عليزاده كه در اينموارد هم عكس و فيلم خدمتتان ارسال ميگردد. و متاسفانه در اين مورد در رضا شهر در محلي ازمراجعين زن و دختر به دادگستري استان استطلاع ميگردد.
5- ترانزيت 5 نوع مواد مخدر از طريق بيرجند و تايباد به تهران بوسيله آقاي ناصر واعظ كه با عنوانخريد صابون از كارخانه سانا در آن مركز مواد ارسالي از افغانستان تحويل گرفته ميشود و به كارخانهخوشاب روانه ميگردد و بعد از بسته بندي با تائيد و مهر رسمي دادگستري به امضاء منتظري معاونتقضائي آقاي عليزاده اين مواد به تهران و آسياي ميانه ترانزيت ميگردد.
6-دستور مستقيم آقايان طبسي بزرگ و آقاي عليزاده در مورد ربايش تاجر خراساني بنام شريفيان كه ازموفقترين تجار خراسانيست جهت رفع مشكلات در تقسيم اراضي موقوفي و تبديل آن به قطعاتكوچك و فروش آن در سطح استان به دلالان امور ملكي كه تا بحال بيش از 4000 مورد شناسائي گرديدهاست .و در خصوص كليه مدارك نشانگر اين ميباشند كه اين معاملات در استان آذربايجان بوقوع پيوستهاست.و كليه اين امورات بوسيله آقاي ناصر واعظ و شهرام شجاعي انجام ميگيرد.
7- توضيح اينكه در خصوص مبالغي كه بصورت ارزي از مجموعه اين معاملات بدست مي آيد درحسابي در بانك جب الا علي در دوبي ذخيره ميگردد كه مستحضر حضور ميباشد.
8- محل تجمع و گفتگوهاي خصوصي نامبردگان در منزلي كه در حوالي زيست خاور بصورت ويلائيبزرگ ميباشد انجام ميپذيرد كه بالغ بر 7 ميليارد ريال تخمين قيمت ميگردد.
كليه موارد ذكر شده با مدارك و اسناد همراه و 36 حلقه فيلم ويدئوئي و 97 ساعت نوار صوتي ضبطشده خدمتتان ارائه ميگردد.
امضاء . كيميا قلم
12-2-1376.
در ادامه به چند مورد جاسوسي مقامات از يكديگر كه در مطبوعات يا وب سايتها منتشر شده است توجه فرماييد:
õشنود دو مرکز اصلی دارد. يکی در بالای توچال و يکی در مرکز تلفن:
●اول :جاسوسي و شنود بيت رهبري و خميني از سوي جاسوسان سازمان اطلاعات سپاه: وب سايت كلمه وابسته به حاميان موسوي در مطلبي از افشای شنود تلفنهای اعضای ارشد بیت رهبری مي نويسد:در حالی که بحث شنودهای غیر قانونی و خودسری نیروهای امنیتی به یکی از موضوعات روز در محافل سیاسی تبدیل شده است، خبرهای تازه تری از گسترش دامنه این شنودها به داخلی ترین لایه های جریان اقتدارگرا دریافت شده است.
به گزارش کلمه، خبری که اخیرا محفل بسته و به ظاهر امن و گزینش شده رده های بالای هسته اصلی قدرت را غرق عصبیت و سردرگمی کرده است، افشای شنود تلفن های اعضای ارشد بیت رهبری شامل محمدی گلپایگانی به عنوان رئیس دفتر و علی اصغر میرحجازی و وحید حقانیان از اعضای ارشد و موثر در بیت رهبری و نزدیک به آیت الله خامنهای
است. این شنودها به اعضای بیت رهبری محدود نشده و درباره سردار عزیز جعفری، فرمانده کل سپاه و تعدادی از سرداران ارشد این نیرو نیز اعمال شده است تا به اینترتیب با قوت گرفتن شواهدی دال بر انجام این اقدام توسط سازمان اطلاعات سپاه به فرماندهی حسن طائب، پرونده ای برای وی تشکیل شود.
این رسوایی که خارج از هسته اصلی قدرت، کلیه اعضای بیت و دفتر امام خمینی را نیز در بر گرفته است، باعث شده بود تا برای چند هفته کلیه دسترسی های سازمان اطلاعاتسپاه به شنودها، قطع شود. آنچه مسئولان بررسی این پرونده را به سمت نیروهای تحت امر طائب کشانده است، اختلافات اخیر درون نیروهای امنیتی، قوت گرفتن وزارت اطلاعات
در برابر سپاه و احتمال اقدام های امنیتی متقابل از سوی اطلاعات سپاه در جنگ پنهان بین نیروهای امنیتی است.
بر خبر فوق بايد افزود كه به جز اين در ابتداي انتصاب حسن طائب به فرماندهي سازمان اطلاعات سپاه پاسداران، گفته ميشود سردار جعفري طي نامهاي از خامنهاي خواسته بود سازمان اطلاعات سپاه را بار ديگر به معاونت برگرداند تا بتوان آن را كنترل نمود چرا كه در آن زمان ها گزارشاتي از قرار دادن شنود از سوي اين سازمان در محل كار و خانه و مراكز مرتبط با وزرا و برخي روحانيون و سياسيون افشا شده بود.
●دوم : شنود دفتر رييس جمهوري توسط بيت رهبري: بعداز كشف دستگاه شنود دردفتر كار علي مطهري، محمود علوي وزير واواک مأموريت يافت كه، از نظر شنود، محل كار و نشست هاي حسن روحاني را چك امنيتي كند. علوي تيمي از معاونت فني اطلاعات را مأمور اين كار ميكند. اين تيم در تحقيقات در دفتر كار روحاني كشف ميكنند كه دستگاههاي بسيار پيشرفته بيسيمي استراق سمع در سه نقطه دفتر حسن روحاني كارگذاشته شده است. اين دستگاهها استراق سمع كه صرفا شنود صوتي بوده و نه تصويري را حتي دستگاههاي پارازيت مختل کننده هم امکان اختلال ايجاد کردن در آن را نداشته اند.
مأموران واواک در ادامه پيگيري بكلي سري متوجه ميشوند اين دستگاههاي شنود پيامهاي خود را به يک دستگاه گيرنده ثابتي ميفرستد كه در پشت بام يكي از ساختمانهاي بيت خامنهاي در خيابان فيروز در مجاورت خيابان پاستور و خيابان فلسطين که دقيقا در ضلع غربي دفتر رياست جمهوري و ضلع شرقي محل اقامت خامنهاي واقع شده است.
در پيگيريهاي واواک، مشخص ميشود كه اين شنود را “دفتر ويژه خامنهاي“ به رياست علي اصغر حجازي با همكاري حسين طائب رئيس سازمان اطلاعات سپاه در دفتر حسن روحاني تعبيه كرده اند و افراد بسيار معتمد خامنه اي و حجازي اين شنود را دريافت و گزارش آنرا براي خامنهاي تهيه ميكنند.
بدنبال آن، حسن روحاني باعلوي در ملاقات با خامنهاي كه علي اصغر حجازي هم حضور داشته، اسناد و مدارك اين شنود را به خامنهاي ارائه ميكنند كه هنوز از سرنوشت پی گیری پرونده این رسوائی که تحت نظر مقامات ارشد نظام در حال رسیدگی است، خبری در دست نیست.
در مورد سيستم شنود بازي بيت رهبري محسن مخملباف در مقالهاي اينچنين ميگويد:
…پس از رهبری خامنهای، ابتدا به مدت دو سال سردار احمد قديريان مسئول شنود خامنهای بود. اما اکنون حدود 15 سال است که طائب (تا سال 88)،مسئول آن است.اين شنود شامل سه بخش میشود:
● شنود مسئولين بزرگ وشنود مسئولين امنيتی و شنود مردم .
● در مورد امنيتیها حتی اتاق خواب آنان نيز شنود میشود تا مراقب خيانت آنان به خامنهای باشند
در موردشنود مردم برای آنکه فضای جامعه فهميده شود وخامنهای بتواند با آن مقابله کند اين شنود انجام میشود.اين شنود سوم نوعی نظر سنجی ميدانی است.
اما يک تيم که در پشت خانه خامنهای مستقر هستند،(در خيابان پاستور) شنودهای مربوط به خامنهای را طبقه بندی می کنند و روزانه دو صفحه نوشته و 20 دقيقه نوار در اختيار خامنهای میگذارند.که 5 دقيقه از آن مربوط به شنودهای اخلاقی جامعه است . علاوه بر آن تمام ملاقاتهای خامنهای به صورت علنی ضبط میشود و خودش هم به حاضرين اعلام می کند که آن ها را ضبط می کند. مثلا همه ملاقاتهايش با هاشمی و خاتمی و احمدی نژاد و مسئولين ديگر را ضبط می کند.
نفرات اصلی اداره شنود: طائب و مهندس حميد، برادر وحيد حقانيان هستند.
● سوم::جاسوسي بيت رهبري توسط قوه قضاييه :
در خبرنامه آمد نيوز آمده است كه :...list endدر زمان وزارت محسنیاژهای بر واواک، ساختمانی در اختیار حفاظت اطلاعات قوه قضائیه بود که این ساختمان در خیابان کارگر خیابان روشن در فاصلهی اندکی با بیت رهبری قرار داشت. این ساختمان که حالت پوششی و کاملا محرمانه داشت، مماس با چتر ضد شنود بیت رهبری بود.
یکی از منابع مطلع در واواک به «آمدنیوز» میگوید: «سیستمهای ضد شنود نصب شده در بیت رهبری، اجازه شنود مکالمات افراد داخل بیت را به هیچ دستگاه شنودی نمیدهد و تنها دستگاهی که میتواند حفرهای در این چتر ضد شنود ایجاد کند، «کیفهای شنود» است که توسط آذری جهرمی (جواد ناظری) به طور غیرقانونی و مخفیانه وارد کشور شده و علاوه بر سازمان اطلاعات سپاه (ساس)، یک دستگاه از آن در اختیار سازمان حفاظت اطلاعات قوه قضائیه قرار گرفت.»
بهگفته این منبع مطلع در زمان ریاست «اصغر جهانگیر» و «الیاس محمودی» بر حفاظت اطلاعات قوه قضائیه، «سیدهادی حسینی» رئیس مرکز کشف ارتباطات حفاظت اطلاعات قوه قضائیه بود. وی با دریافت کد سوئیچ شنود تلفنهای مقامات کشور و بیت رهبری (که تنها در اختیار معاونت فنی واواک و آذری جهرمی قرار داشت) به طور غیرقانونی و مخفیانه وارد آن ساختمان شد و با بازکردن کیف شنود ساخته شده توسط شرکت کمپیوت انگلستان، حفرهای در چتر ضد شنود بیت رهبری ایجاد و اقدام به شنود
تلفنهای بیت رهبری کرد.
پس از مدتی واواک متوجه شنود تلفنهای بیت رهبری شد و با ورود به ساختمان و عملیات ویژه، «سیدهادی حسینی» رئیس مرکز کشف ارتباطات حفاظت اطلاعات قوه قضائیه را بازداشت و پس از بازجویی وی را در اختیار قوه قضائیه قرار داد، اما در کمال تعجب، «حسینی» تحت تعقیب قرار نگرفت و باز به سمت قبلی خود بازگشت، در حالیکه در فشار بازجویی حتی اعتراف هم نکرد چه کسی کدهای سوئیچ شنود را در اختیار وی قرار داده و این موضوع تا هماکنون موجب سردر گمی نهادهای امنیتی شده است.
وی میافزاید: «پس از فرار شهرام جزایری از زندان به کشور عمان، قوه قضائیه از وزارت اطلاعات درخواست بازداشت و عودت شهرام جزایری را مطرح کرد اما محسنی اژهای شرط گذاشت در قبال برکناری «سیدهادی حسینی» ریاست کشف ارتباطات قوه قضائیه، «الیاس محمودی» رئیس حفاظت اطلاعات قوه قضائیه و تنی چند از مقامات این حفاظت که در کیسهای اقتصادی فعالیت داشتند، از سمت خود برکنار شوند تا وزارت اطلاعات شهرام جزایری را عودت و در اختیار قوه قضائیه قرار دهد.»
این شرط بنابه گفته این منبع مطلع مورد قبول مدیران قوه قضاییه واقع شد و واواک طی هماهنگی با پلیس ضد تروریسم عمان وارد مخفیگاه شهرام جزایری در عمان شد و وی را در ماشین سفارت سوار کرده و با هواپیما به ایران عودت کردند.
آمد نيوز ميگويد: این کدها به صورت مخفیانه توسط آذری جهرمی (جواد ناظری) در اختیار این عنصر امنیتی سازمان حفاظت اطلاعات قوه قضائیه قرار گرفته است.
● چهارم: قراردادن شنود در دفتر علي مطهري و شنود تلفنهاي نمايندگان از سوي واواک وقت : مطهری تیر ماه سال ۹۲ جریان کشف وسایل شنود در دفتر خود را طی نامهای خطاب به خامنهای و حسن روحانی چنین شرح میدهد:
صبح روز سهشنبه ١٨ تیر سالجاری زمانی که مسوول دفتر خارج از مجلس اینجانب، وارد دفتر میشود، متوجه تغییراتی در دفتر از جمله در پنجره کولر شده و به همین خاطر پنجره را باز و با زحمت کشف میکند که پشت کانال کولر دستگاههای مختلف استراق سمع و فیلمبرداری با مهارت نصب شده و سپس دوربین نصب شده هم روی دیوار در نزدیکی پنجره کانال کولر پیدا میشود، به طوری که گچ مسیر عبور سیم آن هنوز خیس بوده است.
وی ادامه میدهد: با نظر اینجانب تجهیزات را بیرون آوردند. در تصاویر به دست آمده از این تجهیزات، تصویر فردی که آن را نصب میکند، به وضوح دیده میشود و تصویر دو نفر دیگر از ٩ نفر متجاوز به حریم این ملک نیز تا حدی واضح است. تصاویر دوربین طبقه ششم ساختمان نشان میدهد که ساعت ورود این متجاوزان ١٨ دقیقه بامداد و ساعت خروجشان حدود چهار صبح بوده و تصاویر به دست آمده از تجهیزات فوقالذکر نشان میدهد که در این مدت در سایر اتاقهای دفتر نیز مشغول کار بودهاند.
مطهری همچنین در ادامه این نامه از چگونگی فراری دادن مظنونین اصلی سخن میگوید و در پایان این پرسش را مطرح میکند که : «زمانی که با یک نماینده شناخته شده مجلس اینگونه رفتار میکنند، معلوم نیست چه ظلمهایی در حق مردم عادی روا داشته میشود.»
مطهري همان سال در جلسه پرسش و پاسخ در دانشگاه علوم پزشکی مازندران در اعتراض به شنود دفترش و بیان اینکه دفتر نمایندگان مجلس محل رفت و آمد بسیاری از سیاسیون است، پا را یک گام فراتر نهاد و گفت حتی تلفن همه نمایندگان مجلس نیز شنود میشود.
پس از جریان کار گذاشتن شنود در دفتر علی مطهری نیز سایت شقفنا از سه تن از مراجع عظام تقلید صانعی، مکارم شیرازی و موسوی اردبیلی حکم کار گذاشتن شنود در دفتر کار و یا محل زندگی شخصی افراد پرسیده بود.
● موسوی اردبیلی دراین زمینه گفته بود: نصب دستگاه فیلمبرداری و شنود مخفیانه بدون اطلاع و رضایت صاحبان منازل و دفاتر جایز نیست، مگر احیانا مصلحت بسیار مهمی در بین باشد، مثل اینکه خبر انفجاراتی وجود داشته باشد، که با حکم حاکم شرع واجدشرایط با محدودیتهایی بلامانع است اما به خاطر پروندهسازی برای رقبای سیاسی یا به توهم و بلکه گمان و یا اعتقاد به مخالفت شخص با مسوولان عالیرتبه، شنودگذاری جهت تهیه مدارک علیه افراد جایز نیست و مسوولیت شرعی این عمل متوجه عامل نیز است.
● صانعی نیز با تاکید بر اینکه چنین امری حرام است پاسخ داده بود: اولا مطابق آیه «ولا تجسّسُوا» حرمت اینگونه موارد که مصداق تجسس حرام و معصیت و گناه و تخلف از فرمان باری تعالی است روشن و آشکار است و ثانیا چون دخالت در سلطه دیگران و ایذاء دیگران نیز است قطعا حرام و از معاصی کبیره است و انجام چنین عملی در جمهوری اسلامی از آنجا که مضر برای آبروی اسلام و عظمت آن و عزت مسلمانان خواهد بود، خود معصیت عظیمهیی است که توبه از آن بس مشکل و فوقالعاده سخت است و باید از شرّ اینگونه گناهان به خداوند پناه برد و چگونه میتوان پذیرفت که در جمهوری اسلامی کسی بخواهد به نام اسلام و حفظ نظام مرتکب چنین تخلف و معصیتی شود و حال آنکه سیدنا الاستاد بنیانگذار جمهوری اسلامی امام خمینی (سلامالله علیه) در فرمان معروف هشت مادهیی خود که در اوایل انقلاب صادر فرمودند از این منکرات و معاصی کبیره نهی فرموده است و مرتکب آن را مجرم و مستحق تعزیر دانسته و انجام بعضی از آنها را موجب حد شرعی میداند.
● مکارم شیرازی نیز تاکید کرده بود :این کار شرعا صحیح نیست مگر در مواردی که مشکوک به جاسوسی یا قاچاق مواد مخدرو امثال آن هستند.
● پنجم: شنود بيوت مراجع از سوي مسئولان امنيتي وابسته به بيت و سپاه: در خبرنامه رسام به تاريخ :دوشنبه ۲۷ آذر ۹۶ آمدهاست كه :
هنگام بازدید از وسایل بعثه آیةالله وحید خراسانی، تعداد زیادی ابزار شنود وتجسس کشف نمودهاند. شاهدان عینی از اعضای بعثه او، که بدلایل امنیتی نخواستند نامشان فاش شود، دراین رابطه اظهار داشتند که این وسایل درساکها وچمدانهای اعضای بعثه از جمله فرزند ارشد وحید خراسانی ودرمیان پوششهای آلومینیومی جای سازی شده بود تا شناسایی وکشف آنها غیرممکن شود.
کشف دستگاههای شنود وتجسس در بعثه یکی از شاخصترین مراجع تقلید سنتی منتقد حکومت ولایت مطلقه فقیه، واکنشهای مختلفی را دربیت این مرجع تقلید ودیگر بیوتات مراجع درشهر قم وهمچنین حوزه علمیه این شهر داشته است وحتی شماری از مراجع تقلید غیر منتقد را به مکاتبه با خامنهای واعتراض به برخوردهای امنیتی اینچنینی با حوزه ومرجعیت واداشته است. همچنانکه مراجع تقلید مستقل وغیرحکومتی با ارسال پیامهای خصوصی برای خامنهای، مراتب اعتراض شدید خود را به این مسائل ابراز داشته اند. روحانیون در قم وشهرهای دیگر ایران، این اقدام نهادهای امنیتی نظام ولایت مطلقۀ فقیه را تجاوز آشکار به حریم مرجعیت ومایه وهن مرجعیت شیعه درافکار عمومی مسلمانان و کشورهای جهان می دانند.
کارشناسان، مسئولیت اینگونه برخوردها را متوجه شخص خامنهای وناشی از دستور وی به نهادهای امنیتی تحت امر وی از جمله اطلاعات سپاه برای کنترل بیوت مراجع تقلید منتقد وهمچنین پرونده سازی برای آنها میدانند.
گزارش کشف وسائل تجسس در بیوت مراجع تقلید، بازتاب گستردهای در رسانههای عربستان یافته است. از جمله روزنامه الریاض امروز، شنبه ششم اکتبر، طی گزارشی مفصل به این موضوع پرداخته واین مسأله را «نشانه بیاعتمادی حکومت اسلامی به مراجع تقلید» دانسته است. همچنین گفتنی است که آیت الله العظمی وحید خراسانی درواکنش به این تصمیم به تعطیلی کامل بعثۀ خود گرفتند، اما فرزند ارشد ایشان با واسطه نمودن برخی نزدیکان، ایشان را از این تصمیم منصرف ساخت.
مسأله کنترل بیوت مراجع تقلید ودخالت درامور مرجعیت همواره یکی از دغدغههای رژیم ولایت مطلقۀ فقیه برای محدود کردن قدرت نهاد دین درساختار اجتماعی ایران بوده است و دراین راه به شیوه های گوناگونی متوسل شده است. تهدید، فشار، شکنجه وارعاب وحتی حصر وتبعید مراجع تقلید منتقد حکومت یکی از رایج ترین شیوه های حاکمیت دربرخورد با مراجع تقلید منتقد معترض بوده است. کشف امنیتی اخیر نشان میدهد، رژیم ولایت مطلقۀ فقیه حتی در خصوصیترین مسائل مراجع تقلید جاسوسي نموده واز این وسیله برای پیش بینی عکسالعملها و واکنشهای احتمالی آنان نسبت به موضوعات حساس بهره برداری مینماید. همچنانکه این مسأله گمانه زنیها پیرامون تلاش همه جانبه حکومت برای تربیت نیروهای اطلاعاتی درپوشش طلاب و روحانیون حاضر درحوزه وبیوت مراجع را نیز تقویت کرده وقطعی نموده است.
● ششم: شنود دفتر سيد محمد خاتمي:
انصاف نيوز مينويسد: در مقابل مواردی که شنود شدن دفتر مسئولین به رسانهها کشیده شد، مواردی نیز سالها بعد و در طی تعریف خاطرات یا نوشتن نامهها خود را نشان داد. به طور مثال، روایت عباس عبدی از وجود شنود در دفتر کار رئیس جمهوری اصلاحات از این دست است.
عبدی، در انتهای نامهای تحت عنوان «نامهای برای فردا» که به درخواست معاونت سیاسی ریاستجمهوری و در سال ۱۳۸۳ نوشته بود، ماجرای شنود اتاق خاتمی را در دوران ریاستجمهوری او توضیح میدهد. او از دو ملاقات با آقای خاتمی نوشت، ملاقات اول یک ماه بعد از انتخاب خاتمی در سال ۱۳۷۶ است که با او در ساختمان ریاست جمهوری ملاقات کردم ولی برای صحبت با من رادیو را روشن و صدای آن را بلند کرد. گفتم که طبعاً به محل کارش اعتماد ندارد بعداً درست میشود.
ملاقات دوم در زمستان ۱۳۷۹ در کاخ سعدآباد انجام شد که به گفته آقای عبدی رفته بود به آقای خاتمی بگوید نامزد دور دوم ریاستجمهوری نشود که باز هم صدای رادیو را روشن و بلند کرد و در واقع همه چیز همان موقع دستگیرم شد. که اوضاع چگونه است.
عباس عبدی در همین متن اشاره میکند به نامهای که خود به آقای خاتمی نوشت و پاسخ رئیسجمهور در کنار آن نامه آمد و تنها یک نسخه آن نزد خودش(عبدی) بود اما بعدها و هنگام بازجویی در زندان از زبان بازجو میشنود قبل از این که پاسخ به دست تو برسد کپی آن برای ما (دستگاه قضایی) ارسال شد.
در پايان به نكته وحشتناك و طنز آلودي كه عبدالله رمضانزاده ميگويد توجه فرماييد:
«برخی اوقات دستگاههای امنیتی قضات را هم دور میزنند. یک مورد در دولت اصلاحات سراغ داریم که یک دستگاه امنیتی میخواست برای یکی از نمایندگان مطرح مجلس شنود بگذارد اما قاضی مربوطه مخالفت کرد. آنها تلفن شخص را به عنوان فرد دیگری که متهم به جاسوسی است، به قاضی معرفی کردند و با عنوان جعلی به حریم خصوصی فرد تجاوز کردند.
