برخی از عوامل نجات صنعت در پویایی نابودی در ایران
دنیای اقتصاد- دکتر حسین عباسی*: صنعت ایران، به تبع مشکلاتی که تمامی اقتصاد ایران با آن روبروست، با مشکلات بسیاری دست و پنجه نرم می کند و به دلیل ویژگی های محصولی که تولید می کند، با چند مشکل منحصر به فرد هم روبروست. در میان این مشکلات، آنچه در درازمدت توجه به آن ضروری است، مسأله عقب افتادگی در استفاده از زیرساختار های مدرن است که در دنیای امروز پارۀ جدانشدنی هر فعالیت مولد شده است. صنعت ما در حال از دست دادن ارتباط خود با دنیاست و اگر نتواند این عقب افتادگی را جبران کند، لاجرم جایی در دنیای آینده نخواهد داشت، نه در دنیا و نه حتی در ایران. این اتفاق می افتد، مگر اینکه سیاستگذار اقتصادی فراهم آوردن زمینه های ارتباط با دنیا را در صدر برنامه هایش قرار دهد.
مهمترین ویژگی صنعت این است که محصولات آن عرصه به ظهور رسیدن دانش و تکنولوژی است. پیدایش انقلاب صنعتی سبب شد که دانش بشر در قالب تکنولوژی در محصولات صنعتی ظاهر شود. کلید فهم جنبه اقتصادی انقلاب صنعتی این است که منابع بیشتری با هزینه بسیار کمتر در فرآیند تولید بکار گرفته شد تا کالاهای بسیار بیشتری با کیفیت بالاتر در قیمتی که برای بخش های بسیار بیشتری از جامعه قابل پرداخت است، عرضه شود. در حدود دو قرنی که از آغاز انقلاب صنعتی گذشته است، تکنولوژی جدید روز به روز بیشتر در محصولات صنعتی وارد شده و گستره بیشتری از انواع کالاها را با قیمت های نسبی پایین تر وارد زندگی ما کرده است. این روند با گسترش اینترنت و کاهش غیر قابل باور هزینه ارتباطات، ما را وارد دنیایی کرده است که هم تولید صنعتی و هم مصرف کالاهای صنعتی در آن فرآیندی جهانی است.
به این بیفزایید، ماهیت محصولات صنعتی را که قابل مبادله است. بنابراین بازارهای آن بازارهای جهانی هستند. امروزه در بیشتر نقاط دنیا محصولاتی استفاده می شوند که تمامی یا حداقل بخش های قابل توجهی از آن در محل تولید نشده است. صنعت هیچگاه پشت درهای بسته شکوفا نشده است و به طریق اولی در دنیای امروز هم نخواهد شد. اگر می شد، خودروسازی ما باید الان دنیا را تسخیر می کرد. تولید صنعتی در جهان امروز در عرصه ای به شدت رقابتی صورت می گیرد. مسابقه ای بزرگ در جریان است تا فرآیندهای تولید کارآمدتر و کم هزینه تر شوند. بنگاه های صنعتی اگر نتوانند از منابع ارزان تر، در هر جای جهان که باشد، استفاده کنند، محکوم به خروج از بازار و واگذار کردن عرصه به بنگاه های کارآمدتر هستند. همین است که بخش عظیمی از تولید بنگاه های صنعتی کشورهای پیشرفته در کشورهای در حال توسعه انجام می شود که دسترسی به نیروی کار ارزان، آسان تر است.
این بنگاه ها هزینه های عظیمی را صرف تحقیق و توسعه در جهت بهبود فرآیندهای تولید میکنند تا از رقبا عقب نمانند. بخشهای بازرگانی، حسابداری، مدیریتی و حقوقی در بنگاههای صنعتی بخشهایی بسیار پیچیده و تخصصی هستند تا از صحت عملکرد بنگاه در بازارهای بینالمللی اطمینان حاصل شود. بنگاههای صنعتی کوچکتر و بنگاههای کشورهای در حال توسعه از خدمات بنگاههای تخصصی مدیریت، بازرگانی و حسابداری که با قواعد بینالمللی آشنا هستند، استفاده میکنند تا از چرخه ارائه محصولی متناسب با بازارهای امروزی عقب نمانند. به عبارت دیگر، هسته مرکزی تولید صنعتی در دنیای امروز، در ماشین خلاصه نمیشود، بلکه فرآیند یادگیری است که فقط با حضور در این مسابقه بزرگ برای عرضه کالاهای بهتر با هزینه پایینتر امکانپذیر است.
این فرآیند نیاز به زیرساخت های گسترده ای دارد. زیرساختارهای فیزیکی از قبیل راه ها، بنادر و آب و برق و گاز، دهه هاست که به عنوان لوازم ضروری برای توسعه صنعتی شناخته شده است. بخش بزرگی از این زیرساختارها توسط بنگاه های اقتصادی تأمین نمی شود، بلکه دولت ها وظیفه تأمین آنها را دارند یا حداقل زمینه تولید آنها را فراهم میکنند. تولید صنعتی از کشورهای پیشرفته به کشورهای در حال توسعه منتقل شده است، ولی فقط کشورهایی را شامل میشود که توانسته اند این زیرساختارها را بدون وقفه فراهم کنند. بعلاوه، حوادث دوران همه گیری کرونا که در جریان زنجیره عرضه اختلال ایجاد کرد، به ما نشان داد که زندگی ما تا چه حد به جریان بی وقفۀ کالا و خدمات و اطلاعات بستگی دارد.
آنچه اهمیت آن روز به روز بیشتر می شود، استفاده از زیرساختارهای مدرن ارتباطات است. این زیرساخت ها به طور روزافزونی به دنیای مجازی منتقل شده است. امروزه داشتن وب سایتی که به صورت تخصصی ساخته شده باشد، به طوری که اطلاعات مفید را به زبان و شکلی قابل استفاده برای مشتریان بالقوه ارائه کند، مانند داشتن سواد خواندن و نوشتن است. استفاده فزاینده از یادگیری ماشین که قادر است فرآیندهای تولید و ارائه خدمات را به طرز حیرت آوری بهبود بخشد، این را به ما متذکر می شود که بدون استفاده از این زیرساختارها بقای تولید صنعتی در دنیای امروزی تقریبا غیرممکن است.
شاید تا ٣٠ سال پیش تولیدکنندۀ ایرانیِ یک کالای صنعتی مانند کفش، می توانست با تولیدکنندۀ ترکیه ای رقابت کند، ولی این رقابت روز به روز سخت تر شده و بدون دسترسی به زیرساخت های ارتباطی جهان امروزی، در آینده نزدیک غیرممکن میشود. تولیدکننده ترکیهای می تواند مواد لازم برای تولید کفش را از بازار جهانی خریداری کند و مطمئن باشد که این مواد بدون وقفه در دسترس است. او میتواند از خدمات حقوقی شرکتی در لندن برای تضمین صحت مدارکش و شرکتی در نیویورک برای تهیه مدارک حسابداری یا خدمات بیمه استفاده کند. می تواند از شرکت بازاریابی سوئدی برای شناخت مشتریانش در هند استفاده کند و از شرکت چینی برای ارسال محصولاتش به بازار جهانی بهره گیرد.
می تواند از مهندسان و برنامه نویسان زبده ایرانی که در امارات مشغول کار هستند، برای بهبود فرآیند تولید خود استفاده کند. مهمتر از همه، هزینه ارتباط با این منابع برایش نزدیک به صفر است. محصولی که او تولید می کند، هم از نظر کیفی و هم از نظر قیمتی، بر کفشی که بدون دسترسی به این امکانات تولید می شود، برتری دارد. دیر یا زود، بازار ایران هم به تصرف کفش ترکیه ای درخواهد آمد، چه در قالب واردات رسمی و چه در قالب قاچاق، آنچنان که در بسیاری از محصولات صنعتی شاهد آن هستیم.
امکان ارتباطات کم هزینه و گسترده با دنیا لازمه ورود به عرصه تولید صنعتی در سطح جهانی است. ساختاری که چنین امکانی را فراهم کند، جنبه های متعددی دارد، ولی می توان به حداقل هایی از آن اشاره کرد. داشتن اینترنتی که با استانداردهای روز دنیا همخوانی داشته باشد، ضروری ترین و غیرقابلاغماض ترین عنصر این زیرساختارهای مدرن ارتباطات است. تقریباً قطعی است که تا چندی دیگر اینترنت به شکل ماهواره ای و با سرعتی هزاران برابر سرعت کنونی در اختیار خواهد بود. فعالیت در دنیای آینده بدون دسترسی به چنین زیرساختار های ارتباطی، تقریباً به شوخی می ماند. به این بیفزایید ارتباطات بین المللی مالی و حقوقی و بازرگانی و مانند اینها را تا درکی از زیرساخت های مدرن بدست آید.
در سال های گذشته، مشکلات اقتصادی، از جمله سیاست های نادرست ارزی، به مشکلات سیاسی ایران از جمله تحریم های بین المللی اضافه شد تا اقتصاد ایران را وارد بحران هایی عظیم کند که در نهایت در قالب رشد نزدیک به صفر برای بیش از یک دهه ظاهر شد. اخیراً افزایش نرخ ارز، هرچند با تکانه های شدید همراه بود و مشکلات متعددی را به همراه آورد، حداقل مزیت نسبی قیمتی برای تولیدکنندگان صنعتی ایران به ارمغان آورده است. شنیده ها حاکی از این است که برخی از بخش های صنعت توانسته اند با اتکا بر مزیت قیمتی که افزایش قیمت دلار برایشان ایجاد کرد، بخشی از بازار داخلی و بازارهای محدودی در کشورهای همسایه را در اختیار بگیرند. این امر قطعاً مثبت است و امید می رود که سیاست های ارزی به نوعی نباشد که این مزیت را از تولیدکنندگان ایرانی بگیرد.
در بلند مدت، آنچه اهمیت دارد این است که رشد صنعت مستلزم شناخت دنیایی است که تولیدکنندگان صنعتی در آن به فعالیت مشغولند. دنیای ما با سرعتی باورنکردنی در حال تغییر است. یاد گرفتن از این تغییرات برای صنعتگران ما مستلزم حضور مستمر در این دنیای متحول است. این حضور امروزه از حالت انتخاب خارج شده و مسأله، حفظ بقاست. اگر بناست سیاستگذاری اقتصادی یک هدف را برای بقای صنعت در صدر برنامه های خود قرار دهد، به احتمال زیاد، آن هدف فراهم آوردن زیرساخت های مهم ارتباطی است تا صنعت ما از تجربه دیگران بیاموزد و راه خود را پیدا کند.
* اقتصاددان
