Uncategorised
پژوهنده:سازمانهای سرکوب – قسمت سوم در فعالیتهای سازمان اطلاعات سپاه و سازمان حفاظت سپاه
سپاه پاسداران بعد از جريانات افشاي قتلهاي سیاسی و بيرون آمدن برخي از نيروهاي شكنجه گر و جنايتكار از واواک و تجدید سازمان ترور که از آن پس، تحت اداره مستقیم «بیت رهبری»، یعنی مجتبی خامنهای درآمد، تجدید اطلاعات سپاه را مورد بررسي قرار داده و طرح تبدیل آن به سازمان حاکم بر واواک را آماده کرده و در سال 88، در پي به دست آوردن اسناد و مدارك مورد نياز از مراكز مختلف اطلاعاتي و امنيتي و تكميل كادر پرسنلي خود به اجرا گذاشتهاست. از آن پس، نه تنها هرآنچه را پنهانی انجام میداد، اینک آشکارا انجام میدهد بلکه بمثابه سازمان اطلاعات، تمام «صلاحیتهای» لازم بخود داده و واواک و قوه قضائیه را تابع خود میداند.
در سال 88، خامنهاي حسين طائب را به درخواست سيد مجتبي خامنهاي به رياست سازمان اطلاعات سپاه پاسداران بمنصوب کرد. معاون او، محمد حسین زیبائینژاد نیز، از آدمهای سید مجتبی است. از شش ماه پیش که توان کارکردن و رسیدگی به امور خامنهای در کاهش است، سید مجتبی جانشین او در اداره بسیاری امور گشتهاست. علاوه بر سازمان اطلاعات سپاه، محمد اسماعیل کوثری، فرمانده قرارگاه ثارالله، مأمور «حفظ امنیت» تهران، در مواقع بحرانی و محمد رضا یزدی فرمانده سپاه محمد رسولالله نیز از دست نشاندگان مجتبی هستند.
مطهري زماني در جمع فعالان سیاسی گفت: «سپاه گاهی از حيطه وظايف خود خارج شدهاست. مثلا سپاه نبايد در کار وزارت اطلاعات دخالت کند.».
مطهري در تاريخ 20 مرداد 88 در نامهای به حسین شریعتمداری، مدیرمسئول روزنامه کیهان نوشت: «وقتی ما مدیریت بحران اخیر را بهدست افرادی مانند طائب میدهیم که با باتوم بیشتر مانوس است تا فکر و عقل و تدبیر، نتیجه همین خواهد بود.»
البته بعدها معلوم شد، نيروهاي حسين طائب براي كم كردن روي علي مطهري، در دفتر او را تجهيزات كنترل و شنود کارگذاشتهاند.
☻ وب سايت الف احمد توكلي در توجيه انتصاب حسين طائب به اين مقام مينويسد:
با توجه به تمرکز دشمن بر جنگ نرم و ضرورت تقویت نهادهای اطلاعاتی- امنیتی در مواجهه با این مساله، میتوان دریافت که ارتقای معاونت اطلاعات سپاه به سازمان اطلاعات و آشنایی طائب با انواع جنگ نرم، فعالیت اطلاعاتی در کشورمان همراه با تعاریف مدرن دنیا، ماموریت متناسب با این مساله برای خود تعریف خواهد کرد.
به گزارش خبرنگار دفاعي خبرگزاري فارس، حسين طائب رئيس سازمان اطلاعات سپاه در همايش چشمان آسماني ويژه شهداي جامعه اطلاعاتي سپاه كه در سالن 5 آذر برگزار شد، گفتهاست: «براي ضربه زدن به هر نظامي ابتداء سازمان اطلاعات آن را از كار مياندازند و در قتلهاي زنجيرهاي دشمنان ميخواستند به سازمان اطلاعات ما ضربه بزنند كه در اين موضوع اطلاعات سپاه وارد شد و در يك عمليات و در يك روز 40 خانه عملياتي يكي از گروههاي مربوط به اين قضيه را شناسايي و عوامل آنها را دستگير كرد».
طرفه اینکه او هیچگاه نگفت آن خانههاي تيمي از آن کدام سازمان بود و بعد از دستگیری «گروههای مربوطه»، چرا تحویل قوه قضائی داده نشدند و از دستگیری بدین سو، کجا هستند و چه میکنند؟
وقتی به موازي كاري سازمان اطلاعات سپاه پاسداران اعتراض شد، سردار رمضان شريف گفت: «در رسانههای معاند تلاش میشود که بهافکار عمومی القا شود که یک سازمان امنیتی موازی با وزارت اطلاعات در سپاه وجود دارد. فقط ادعای دشمن است و واقعیت ندارد.»
اما چندي بعد، علي سعيدي، نماينده خامنهای در سپاه، سخنان رمضان شريف را رد كرد و دروغگوئی اين سردار به اطلاع خود او و همگان رساند. در مرداد 88 در گفتوگویی، سعیدی گفتهاست: « فعاليت اطلاعاتی سازمان سپاه يك كار موازی لازم است، كه با هماهنگی طرفين و دستگاههای بالادستی صورت میگيرد و بههيچ عنوان كار موازی مضر نيست.»
ذوالنور که از جنایت پیشگان بنام است و جانشين سابق علي سعيدي در سپاه و «نماينده» كنوني مجلس است، در رابطه با موازي كاري، گفتهاست: «اطلاعات موازی نداریم، ممکن است سپاه نیروهای مختلف داشته باشد با کارهای مختلف ولی اینکه موازی باشد چنین چیزی در سپاه نداریم، سپاه اطلاعاتش یکپارچه است. یک حفاظت اطلاعات داریم و یک اطلاعات. حفاظت اطلاعات را در نیروی انتظامی و قوه قضاییه هم داریم که کار پرسنل را بررسی میکند. ولی اطلاعات نیروی انتظامی یا اطلاعات سپاه کارکرد بیرونی دارد و برای عملیات، مقدمات را بررسی میکند. مثلا اگر سپاه در راستای ماموریتش با یک جریان برانداز برخورد کند، طبیعتا ممکن است عوامل و آدمهایی داشته باشد که قبل یا حین فتنه عناصر محوری و موثر جریانبرانداز و فتنه گرا را دستگیر و بازجویی کند و این لازمه کار سازمانهای عملیاتی است».
☻ علی یونسی، واواک در حکومت خاتمی، در بهمن 92 در گفتوگو با روزنامه اعتماد با اشاره بههمین موازی کاریها گفتهاست: «بدون استثنا هر جایی که دیگران آمدند ووظیفه اصلی وزارت اطلاعات را انجام دادهاند کار بهدرستی پیش نرفته و بهعبارت دیگر کار را خراب کردهاند. موازیکاری در عمل فقط منجر بهخرابکاری میشود».
با توجه به شناسايي نيروهاي دخيل در اطلاعات موازي و عملكرد آنها، یعنی قتلهاي سیاسی (فروهرها و نویسندگان و مدافعان حقوق بشر و...) در سال 78و دستگيري وب لاگ نويس ها و شهرداران تهران و قتل زهرا كاظمي و دستگيري هاله اسفندياري و سيامك پور زند و جمشيدي ودستگيري شرکت کنندگان در كنفرانس برلين، ترور سعيد حجاريان، تقلب در انتخابات سال 84 و 88، تعطيلي نشريات، و... و كاريهاي دروني اين باند، در مییابیم که اطلاعات موازي از نيروهاي زير تشكيل شده بود. تأسيس سازمان اطلاعات سپاه یعنی تجدید سازمان و سامان همکاری آنها:
اول: مجموعه نيروهاي اطلاعاتي سپاه پاسداران (ساسپ) و اطلاعات ناتب (نيروي انتظامي تهران بزرگ) و نيروهاي دادستاني به عنوان منابع اطلاعاتي و كسب اطلاعات هماهنگ و ضابط قوه قضاييه.
دوم: حفاظت اطلاعات سپاه پاسداران و حفاظت اطلاعات نيروي انتظامي و حفاظت اطلاعات قوه قضاييه رکن دوم اين نهاد موازي بودهاند.
سوم: مراكزي چون اماكن نيروي انتظامي و معاونت اجتماعي و اداره مبارزه با مفاسد اجتماعي نيروي انتظامي
چهارم: مراكز رايانهاي وابسته به سپاه پاسداران و نيروي انتظامي و دادستاني كل كشور ركن چهارم اين نهاد را تشكيل داده بودند
اين اركان بعدها به دليل ايجاد مشكلاتي خاص تا حدي دست از كار كشيده و با تشكيل سازمان اطلاعات سپاه، كليه هماهنگيها به «صورت قانوني» در اين سازمان فراهم گشت.
سازمان اطلاعات سپاه پاسداران، آنگونه كه، در عمل، نشان دادهاست، «جهت حفظ دستاوردهاي انقلاب، نظارت خود بر فعاليت هاي سياسي، روزنامه نگاران، رهبران و اعضای احزاب و گروههاي سياسي، نمايندگان مجلس و اعضای شوراي شهر ، نزديكان و وابستگان شخصيت ها و... را گسترش داده و در برخي مواقع در امور اقتصادي و شركتها و كارخانجات دخالت كرده و با توجه به اطلاعات اقتصادي، در كمين شركتها و موسسات مالي است تا بتواند با ترفندهاي خاص ، بخشهايي از سرمايههاي آنان را به دست آورد. تازهترین نمونه، به اجبار سهيم شدن در سرمایه از راه از ن خود کردن 80 درصد سهام اسنپ (خطوط ويژه تاكسيراني كه اخيرا در تهران فعال شده و بسيار پر طرفدار ميباشد) و مصادره شركت كيش اورينتال كه از سيروس ناصري به زور گرفته شد.
☻مهمترین فعالیتهاي اين سازمان:
- حفظ دستاوردهاي انقلاب اسلامي !
- مقابله با جنگ نرم يا انقلاب رنگين!
- مقابله با فعالیتهای غیر مجاز سایبری
- و...
افراد عضو سازمان اطلاعات سپاه، در اواخر سال 95 با دستگيري برخي از طرفداران حسن روحاني و در بوق كردن اتهاماتي همچون کودتای تلگرامی، عملیات ایذایی، جنگ نرم و مهندسی انتخابات، تلاش كردند شايد بتوانند مانع از ايجاد موج تلگرامي حاميان روحاني و اصلاح طلبان شوند اما تيرشان به سنگ خورد. هر چند توانستند فضاي ترس را در اجتماع ايجاد نمايند، ولي ازاين پروژه نيز طرفي نبستند. قبلا اينگونه عمليات توسط اطلاعات موازي صورت ميگرفت اما بعد از تشكيل سازمان اطلاعات سپاه ، همان مجموعه فرماندهي تهیه و اجرای این پروژهها را بر عهده دارد.
سازمان اطلاعات موازي هنگامي كه با انتقاد نيروهاي سياسي و نمايندگان مجلس و حتي وزير اواواک روبرو شد، دروغگوي قوه قضاييه كه خود بخشي از اطلاعات موازي است را به ميدان فرستاد تا وزير اواواک را تهديد كند و بگويد كه پاي او هم گير است.
قبل از تاسيس سازمان اطلاعات سپاه، معاونت سپاه با غلامحسين رمضاني بود. همان كسي كه در جريان وب لاگ نويسها در كنار محمد رضا نقدي مسئوليت حفاظت اطلاعات نيروي انتظامي را بر عهده داشت و هم اينك مسئوليت فرماندهي حفاظت اطلاعات وزارت دفاع را عهده دار مي باشد. در زمان تصدی معاونت، سرتيب مجيد حسيني نقش جانشيني اين معاونت را در اختيار داشت.
جانشين حسين طائب در اين مقام، سردار محمد حسين زيبايي نژاد(معروف به حسين نجات) است. او از عوامل اصلي حصر مير حسين موسوي و مهدي كروبي و خانم زهرا رهنورد است. او قبل از رسيدن به اين مقام، مسئوليت سپاه ولي امر را بر عهده داشت كه كار اين سپاه حفاظت از رهبري و بيت او است،
در زمان تحليف حسن روحاني نیز، مسئوليت حفاظت از مجلس را بر عهده داشت و با هماهنگي سازمان اطلاعات سپاه پاسداران و قرارگاه ثارالله از ترس عمليات احتمالي تروريستي در روز تحليف حسن روحاني، شهر تهران را تعطيل اعلام نمود تا مبادا خطري پيش آيد . گفتني است که، مدتها قبل، چارت تشكيلاتي اطلاعات موازي منتشر شدكه تقريبا با چارت سازمان اطلاعات سپاه شبيه است:
• فرماندهی
• نقشه
• جمع آوری
• سیاسی
• عملیات
• اجتماعی
• پشتیبانی(آماد)
• امنیت
• مرکز اسناد
• فنی
• اتاق فکر ( تحلیل و بررسی)
• فرماندهی
• این تشکیلات از دو قسمت خواهران و برادران تشکیل شدهاست که کلیه ده واحد زیر مجموعه برای هرکدام از تشکیلات خواهران و برادران وجود دارد .
• هرکدام از این قسمتها دارای شرح وظایف خاص خود هستند و نیروهای مقاومت به تناسب روحیه و سطح سواد و تجربه در یکی یا بیشتر از یکی از قسمتها مشغول بکار میشوند .
☻سازمان حفاظت اطلاعات سپاه پاسداران انقلاب اسلامی:
سازمان حفاظت اطلاعات سپاه پاسداران جمهوری اسلامی ایران یک سازمان متمرکز مستقل و زیر مجموعه ستاد فرماندهی کل سپاه پاسداران مستقر در تهران، خیابان تختی، میدان باکری، به نام پادگان کوثر ولایت است که مسئول کسب، پرورش و حفظ اطلاعات نظامی و تخصصی سایر واحدهای سپاه و بدست آوردن آگاهیهای لازم از وضعیت دشمنان داخلی و خارجی سپاه پاسداران و حکومت ایران و مقابله با توطئههای آنان میباشد.
علاوه بر سپاه پاسداران، دفتر عمومی حفاظت و اطلاعات فرماندهی کل قوا و دفتر نمایندگی ولی فقیه نیز بر کار این سازمان نظارت دارند.
این سازمان به عنوان یکی از قدیمیترین نهادهای اطلاعاتی جمهوری اسلامی، از مهمترین بخشهای تشکیل دهنده سپاه پاسداران از بدو تاسيس آن بود. این سازمان بلافاصله پس از تشکیل هسته اولیه سپاه شکل گرفت و به سرعت گسترش یافت. فرمانده این نیرو از بین افراد مورد تأیید خامنهای، انتخاب و با حکم او به این مقام منصوب میشود.
رئیس سازمان حفاظت اطلاعات سپاه بر حسب مورد در زمینههای انتصابات، ترفیعات، نقل و انتقالات، مأموریتها و پرسنل سپاه، از اختیاراتی معادل فرماندهان نیروهای سپاه برخوردار میباشد.
اين سازمان، بر خلاف سازمان اطلاعات سپاه، معمولا در خارج از سپاه فعاليت نميكند و وظايف زير را بر عهده دارد.
- مقابله با جاسوسی در داخل ایننهاد
- جلوگیری از نفوذ جریانهای ناهمسو با خط مشی سپاه،
- جلوگیری از راه یافتن اطلاعات محرمانه به خارج از سپاه
- نظارت سیاسی - امنیتی بر فرماندهان و پرسنل سپاه
سردار محمد كاظمي از سوي خامنهاي مسئوليت اين سازمان را بر عهده دارد و قبل از او افراد زير در اين سازمان مقام فرماندهي را در اختيار داشتهاند:
- «حجت الاسلام» علي سعيدي كه هم اكنون نماينده ولي فقيه در سپاه پاسداران ميباشد .
- سردار سرلشكر مرتضي رضايي از قديميترين فرماندهان سپاه كه سالهاي بسياري اين فرماندهي را عهده دار بود. شايعات دخالت او در قاچاق نفت و مواد مخدر به گوش ميرسد.
- «حجت الاسلام» غلامحسين رمضاني معروف به برادر مقدادي كه زماني مسئوليت حفاظت اطلاعات نيروي انتظامي را بر عهده داشت و هم اكنون مسئوليت حفاظت اطلاعات وزارت دفاع به جاي سردار شمشيري است.
- سردار محمد كاظمي كه هم اينك فرماندهي اين بخش از سپاه را بر عهده دارد.
اين سازمان صرفاً وظیفه «حفظ سلامت و قداست سپاه« را برعهده دارد؛ موضوعی که در احکام انتصاب رهبر انقلاب برای فرماندهان این سازمان نیز بدان تصریح میشود.
توجيه گران تاسيس سازمان سپاه در اين مورد تنها به قداست و سلامت سپاه بسنده نكرده و معتقد بودند اين سازمان بايد به جز حفاظت از نيروهاي درون سازمان به بدست آوردن اطلاعات بيرون از سپاه نيز اقدام نمايد. بسا، دوكاره شدن اين سازمان منجر به حضور جاسوسان اسراييل در ردههاي بالاي سپاه و بسيج و واواک شده است.
در گزارشي از عليجاني در اين مورد آمده است: خبرها و شنیدههای جدی حکایت از آن دارد که در سالیان اخیر "مسئول" میز اسرائیل در اطلاعات سپاه به اتهام جاسوسی برای اسرائیل دستگیر و پس از ماهها بازجویی اعدام شده است. وی در یکی از سلولهای یک بند از یک بازداشتگاه امنیتی که یکی از فعالین اصلاحطلب نیز در آنجا زندانی بوده، محبوس بوده است. همین اتفاق در سال گذشته برای "مسئول" میز اسرائیل در وزارت اطلاعات نیز افتاده و او نیز همان فرجام همردیف خود در اطلاعات سپاه را داشته است. همگان میدانیم وقتی "مسئول" میز اطلاعاتی یک کشور در یک نهاد امنیتی، جاسوس از آب در میآید، یعنی چه و چه فاجعهای به بار آورده و تبعات ویرانگرش چقدر میتواند باشد.
در همين موردبهتر ديديم به خبري كه وب سايت مشرق نيوز در رابطه با دستگيري جاسوس اسراييلي (هيثم محمد شوربه)، در ميان مقامات بالاي حزب الله لبنان اشاره نماييم . بسا سبب آگاهی ما بر علت برخي دستگيريها در ايران و ارتباط ميان دستگیریها بشود:
به گزارش مشرق نیوز،در ديماه سال 93 اعلام شد كه فرمانده عمليات برون مرزي حزب الله لبنان به نام هيثم محمد شوریه كه سالها جاسوس اسراييل نزد نيروهاي حزب الله لبنان بوده، دستگير شدهاست. او مسئول واحد عملیات خارجی حزب الله لبنان بود.به نقل واشنگتن پست از منبع لبنانی ناشناسی، فرد دستگیر شده که از سال 2008 تاکنون در راس واحد عملیات خارجی حزب الله بودهاست، اطلاعاتی را به سازمان جاسوسی رژیم اسرائیل، یعنی موساد انتقال داده است.
گفته میشود دستگیری شوربه با استفاده از کمکهای ایران صورت گرفته و پس از آن بود که حزب الله به حضور یک نفوذی در ردههای بالای خود شک کرد. در دوره مورد نظر، حزب الله دو فرمانده ارشد خود یعنی عماد مغنیه و حسان اللقیس را در عملیات تروریستی که تصور میرود ماموران اسرائیلی در آن نقش داشته اند، از دست داده، چند عملیات خارجی حزب الله ناکام مانده، برخی از عناصر حزب الله در کشورهای دیگر دستگیر شده و چند مامور حزب الله در سرزمینهای اشغالی از دست رفته اند.
بنا به گزارشي ديگر، در سال 2012 حمله به یک اتوبوس در شهر بورگاس بلغارستان، به کشته شدن راننده و پنج جهانگرد اسرائیلی منجر شد. مقامات اسرائیلی مدعی نقش داشتن حزب الله در این حمله شدند و این حمله از جمله دلایلی بود که باعث شد اتحادیه اروپا، حزب الله را گروهی تروریستی بنامد. اکنون روشن شدهاست که اطلاعات داده شده توسط عوامل نفوذی باعث شده است که رژیم اسرائیل، پیشاپیش از این حمله باخبر باشد.
گفته ميشود او در دورهای مسئول حفاظت از نصرالله بوده و سپس به فرماندهی واحد 910یا واحد عملیات خارجی حزب الله رسید.
روزنامه الرای نیز مدعی شدهاست که شوربه در گرفتاری دو تبعه ایرانی به نام های فیضی و فرجی در جمهوری آذربایجان نقش داشتهاست ( گفته ميشود اين دو تبعه ايراني ميخواستند كه اتوموبيل يكي از مقامات اسراييلي در اذربايجان را با بمب منفجر كنند).
☻ در گزارشي به سه مورد مهم در رابطه با دستگيري شوروبه اشاره شده است:
اول:با وجود شناسایی هیثم محمد شوربه، نفوذ اطلاعاتی اسرائیل تا بالاترین سطح فرماندهی حزب الله یا مرتبطین با حزب الله وجود دارد.
دوم: افشا کردن جاسوس اسراییلی در رده بالای فرماندهی حزب الله توسط اسراییل ظاهرا به معنای سوزاندن مهره است و یک خطای امنیتی محسوب می شود مگر اینکه صهیونیستها با داشتن عوامل و مزدورانی در ردههای مهمتر و بالاتر، از اشراف اطلاعاتی شان اطمینان کامل داشته باشند. انجام عملیات پس از لو رفتن جاسوس اسراییلی، بدین معنا بود که «ما در ردههای مهمتر سوار هستیم».
سوم: طی اتفاقات اخیر، مشخص شد که دشمن توان ترور عالیترین فرماندهان مقاومت را داراست اما چرا هنوز اقدامی علیه شخص سید حسن نصرالله صورت نگرفته است؟ ظاهرا دشمن به دنبال دستاوردی بزرگتر است.(ميثم محمد شوربه زماني در حفاظت حسن نصر الله شركت داشت)
☻در مقاله عليجاني آمدهاست: «گفته میشود بیش از سی نفر از افراد با اتهامهای اثبات شده در رابطه با همکاری مستقیم با اسرائیل بازداشت شدهاند. اینها تمامی از افراد اطلاعات و سپاه و بسیج بودهاند با چهرههایی مذهبی که معمولا از این نوع افراد انتظار میرود. در بین آنها افرادی با ظواهر یا رویکرد افراد مثلا انجمن پادشاهی و نظایر آن تقریبا هیچ وجود ندارد. در حالی که اتهامات و اعترافات افرادی از این دست به جاسوسی برای اسرائیل عموما(ونه البته مطلقا) زیر فشار شکنجه بوده و بعدا نیز عموما انکار میشود. اما افرادی که سابقه و صبغه درون نظامی داشتهاند، بعدا نیز از سوی خود آنان جاسوسی مورد اذعان قرار گرفته و بعضی نیز از کارشان دفاع هم می کنند!
گفته میشود فردی در ازای دریافت حدود ۶۰ هزار دلار در یک سال اطلاعات و نقشه کل پادگانهای سپاه در تهران را به اسرائیلیها دادهاست.
گفته میشود فردی که مدتی راننده سردار نقدی بوده (البته ظاهرا پس از آن دوران جذب اسرائیلیها شده) یکی از این افراد است. طبق این شنیده قابل اعتنا، وی سربازی بوده که در سپاه خدمت میکرده و سپس به کار در بخش اداری و کامپیوتری سپاه میپردازد. پس از چند سال خدمت؛ در یک مرحله، جزء نیروهای تعدیل شده سپاه (البته نه به دلایل سیاسی) قرار میگیرد. وی از خانواده کمدرآمدی از جنوب شهر تهران بوده و مدتها در یکی از واحدهای بسیج نیز به شدت فعال بودهاست. پس از بیکاری، ظاهرا، یکی از دوستانش به او پیشنهاد میدهد که تو با همین اطلاعاتی که از کارهای سپاه به خاطر حضورت در آن و نیز کار در بخش اداری و کامپیوتری سپاه داری (وی ظاهرا از برخی نامهنگاریهای اطلاع پیدا میکرده)، میتوانی به خارج بروی و پناهنده شوی. او در ترکیه به سفارت آمریکا (و بعد انگلیس) مراجعه میکند. آنها اطلاعات او را میگیرند اما میگویند این اطلاعات مهم نیست و به درد ما نمیخورد. وی به سفارت اسرائیل میرود و با همین پاسخ مواجه میشود، ولی اسرائیلیها به او میگویند اطلاعاتاش مهم نیست اما آنها حاضرند با وی کار کنند. بدین ترتیب او را برای یک دوره آموزشی به ارمنستان میفرستند. وی به ایران برمیگردد اما پس از مدتی بازداشت میشود. در لبتاب او نوعی ویندوز قرمز به دست میآید که گویا اسرائیل در اختیار این نوع افراد قرار میدهد.
متأسفانه خبرها و شنیدههایی از این نوع در ماههای اخیر به شدت افزایش یافته است. گفته میشود یکی از افرادی که به اتهام جاسوسی برای اسرائیل بازداشت شده به افراد هم بندی خود گفتهاست: من یک بار که برای ملاقات با خانوادهام به محل ملاقات رفته بودم سرتیم بازجوییام را دیدم که او نیز با چشمبند برای ملاقات خانوادهاش آمده بود. او هم جاسوس اسرائیل بودهاست!
شگفت انگیز این که بنا به همین خبرها و شنیدهها برخی از این افراد که حتی زیر حکم اعدام قرار دارند از کارهای خود دفاع میکنند. یکی از آنها گفتهاست: عربهاهیچگاه با ما خوب نبوده و نیستند اما ما با اسرائیل منافع مشترک داریم و من هیچ وقت خلاف منافع ملی کاری انجام ندادهام!
فرد دیگری از همین جماعت به شکل مضحکی برای توجیه کار خود میگفتهاست: روحانی و ظریف دارند در مذاکرات هستهای کشور و نظام را میفروشند و اطلاعات درست هم به مقام رهبری نمیدهند. اما غربیها اطلاعاتشان از مذاکرات را به اسرائیلیها میدهند. من میخواستم از این طریق اطلاعات درست اسرائیلیها از مذاکرات هستهای را بگیرم و به نظام بدهم!
هم چنین به طور مکرر در ماههای اخیر شنیده شد که یکی از مسئولان و معاونتهای نیروی انتظامی در امر ترافیک که مسئول دوربینهای نصب شده در سطح شهر تهران بوده نیز همراه همسرش به همین اتهام بازداشت شدهاست. نوار دوربینهای کنترل ترافیک در دوران جنبش سبز توسط وی در اختیار اطلاعات و سپاه قرار میگرفت و به شدت علیه فعالان جنبش و برای بازداشت و سرکوب آنها مورد استفاده امنیتی قرار داشت. بنا به شنیدههای مکرر، وی (یا همسرش) در یک سفر خارجی جذب اسرائیلیها شده است. آنها در ازای پرداخت پول درخواست دریافت فیلمهای دوربینهای اطراف بیت رهبر جمهوری اسلامی و مسیرهای تردد وی و نیز دوربینهای اطراف سفارتخانههای خارجی را داشتهاند.
هر چند افراد سپاهی نیز حتی به خاطر جاسوسی برای فرانسه بازداشت و حکم ده ساله دریافت کرده اند. و یا فردی در حد معاونت فرهنگی وزارت اطلاعات و یا فرد دیگری که کارمند حراست ایرنا بوده به اتهام جاسوسی برای آمریکا بازداشت و در زندان به سر می برده اند. شگفت انگیزتر اینکه فردی از وزارت دفاع که از مترجمان این وزارت خانه بوده نیز به اتهام جاسوسی برای روسیه بازداشت و حکم هفت ساله دریافت کرده است. اما عمده جاسوسیها برای اسرائیل بوده و هست. مانند یکی از مسئولان اطلاعات در خوزستان و یا فردی سپاهی که دو نفر از اقوام شان نیز بازجوی امنیتی هستند و گفته میشود هفتاد هزار دلار از اسرائیلی ها دریافت کرده و یا سرهنگی از سپاه که وی نیز حکمی ده ساله به جرم جاسوسی برای اسرائیل دارد و...(نیازی به آوردن اسامی مشخص این افراد که برای هم بندیهای شان همه گی مشخص هستند، نیست)».
☻ دو تن ديگر از دستگيرشدگان كه از عوامل مرتبط با نيروهاي امنيتي، اطلاعاتي و نظامي بوده اند در گزارش وب سايت زيتون اينگونه معرفي شده اند:
«رضا گلپور پیش از این همکاری نزدیکی با اطلاعات سپاه داشته و متخصص «پروژه های سفارشی تخریب» بوده است. بنابراین گزارش، همسر سوم گلپور که خبرنگار و ساکن بیروت است و تابعیت امریکایی دارد نیز به جاسوسی برای سرویسهای خارجی متهم شده است. همسر اول او هم تابعیت لبنانی داشت».
☻ وب سایت عماریون که توسط «محمدحسین رستمی» اداره میشد، محل انتشار گزارشهای جنجالی گلپور علیه مقامهای دولت محمود احمدی نژاد و حسن روحانی بود. رستمی هم دستی بر آتش این تنور داشت و آخرین خبر جنجالی خود را ۲۷اردیبهشت ۹۵ در صفحه فیسبوکش منتشر کرد و نوشت همسر دوم «محمدجواد ظریف»، وزیر امورخارجه ایران، به جرم جاسوسی به زندان محکوم شده است.به نوشته برخی فعالان اصول گرا، پس از انتشار این خبر جعلی، او بازداشت و محاکمه شد و در نهایت هم دادگاه به هشت سال زندان محکومش کرد.
☻ وب سایت «آمدنیوز» در ۲۲ بهمن ۹۵ خبر داد علت دستگیری رستمی، به فضاسازی یک مقام ارشد امنیتی علیه او مربوط می شود: «این سردار سپاه به دلیل اختلافات نزدیک خانوادگی با وی و بروز برخی مشکلات، برای محمدحسین رستمی پرونده سازی کرده و وی را به زندان افکنده است.»
یک روز پس از انتشار این خبر، کانال تلگرامی «عمارنامه» خبر داد علت بازداشت محمدحسین رستمی، ارتباط با سایت آمدنیوز و انتقال اطلاعات به خارج از کشور بودهاست.
در روزهای اخیر اما برخی مدعی شدهاند او به ارتباط با اسراییل متهم شدهاست. راستی آزمایی این خبرها کار آسانی نیست ولی این تک و پاتک های خبری به خوبی نشان دهنده یک جنگ پشت پرده، حداقل در سطح رسانهای است.
اخيرا نيز دو مداح مرتبط با مراكز نظامي و امنيتي، به اتهام داشتن رابطه با اسراييل و يك خانم در سفارت فرانسه، دستگیر شدند. دستگیری این دو اين مسئله را بيشتر روشن ساخت كه بر خلاف احتمالات كه جاسوسان اسراييلي ازميان مردم عادي هستند، اكثر اين جاسوسان از نهادهاي نظامي يا مراكز وابسته به آنها هستند.
