Uncategorised
محقق: یک کشور و سه دولت:«دولت با تفنگ»(چماقداران سابق)- بخش دوم
زماني، آقای بنيصدر در رابطه با چماقداران ابتداي انقلاب گفت:
«به همه هشدار میدهم ، در برابر چماق بدستان لاقید نمانید. دفعه اول با سر وصدا کردن و بهم ریختن تظاهرات بود، دفعه دوم مشت و لگد در کار آمد و دفعه سوم آجر و سنگ و چاقو. لابد دفعه چهارم نوبت تیر و تفنگ میرسد!»
گفته فوق بیانگر شناخت ايشان از پویائی چماقداری در خدمت قدرتمداران است. آن چماقداران هم اينك به تفنگداران تبديل شده اند. اگر به سابقه بسياري از «برادران سپاهي و بسيجي» نظري بيفكنيم به خوبي ميتوان سير تحول آنها را از چماق به دستي به تفنگ به دستي مشاهده کرد.
بنيصدر در رابطه با سیر تحول چماقداران اول انقلاب كه در نهاد سپاه جمع شده بودند و هم اينك تفنگدار شدهاند در ديدار با خميني ميگويد:
«خمینی گفت: شما سپاه پاسداران را تقویت کنید. ارتشیها شاه در رگ وپوستشان است یک عمر جاویدشاه گفتهاند. گفتم: ارتشیها عاشق شاه نیستند. قدرت را در نظر آنها اصل و ارزش کردهاند. جاوید شاه را به این دلیل میگفتند که شاه را تجسم آن قدرت میدانستند. امروز که فرصت احساس استقلال و مسئولیت داشتن، کردهاند مثل بقیه و بلکه بیشتر از آنها احساس نفرت میکنند. باید کاری کنیم که سپاه به بیماری قدرتپرستی دچار نشود که اگر شد شخص پرست هم میشود. امروز شما تجسم قدرت شده اید. مسئله اصلی قدرت پرستی است.»
تفنگ بدستان كنوني در ابتداي انقلاب، چماق به دست داشتند و، برخوردار از حمايت دستگاه خمینی و حزب جمهوری اسلامی، آنرا بر سر هر مخالفي ميكوفتند. توجیه این بود که حفظ نظام اوجب واجبات است. این نقش را ميتوان در حمله با حضور چماقداران عضو سپاه به سفارت امريكا، در حمله به مراجع تقليد و بيوت آنها، در كودتا برضد اولين رييس جمهور، در حمله به زنان و دختران به عنوان بدحجابي، در حمله به مراكز فرهنگي و نشريات و جلسات سخنراني و سينماها و دانشگاهها و... مشاهده کرد. در طول سالهاي جنگ که بدلیل نیاز استبدادیان به استقرار استبداد، آنرا به درازا كشاندند، سپاه که در آغاز جنگ، یک نیروی 20 هزار نفری و هنوز ناتوان از بکاربردن تفنگ، در انتهاي جنگ، نیروی مسلح اول شد. در پايان جنگ با كمك همان عوامل و مسئولان كودتا، افراد سپاه به شهرها بازگشتند و مقامات بالاي مديريتي را از آن خود کردند.
اين چماقداران ابتداي انقلاب كه حالا تفنگ، توپ، موشك و تانك دار شده بودند، با استفاده از اسلحه و پول و رسانه و حمايت ولي فقيه، به تدريج با زير پا نهادن قوانين كشور و شعائر ديني، تصرف كل ايران را آغاز کردند. با استفاده از امكانات به دست آورده، هجوم به مراكز قضايي، قانونگذاري و اجرايي كشور را تا جايي گستراندند كه براي كسب همه آنچه كه بود و هست، مجلس و شوراهاي شهر و قوه قضاييه و خبرگان رهبري و حتي رياست جمهوري را با استفاده از فريب و زور و تقلب به دست آوردند. هر آنچه كه خواستند با ايران و ملت كردند و به دليل سكوت مردم در داخل، وارد عمل در كشورهاي منطقه شدند و هر آنچه از داشتههاي ايران بود و هست را صرف «نفوذ» در ديگر كشورها کردند تا به قول خودشان هلال شيعي را ایجاد کنند.
اين تفنگ بدستان كار را تا آنجا پيشبردند كه از مردم طلبکار شدند. سپاهی که قرار بود پاسدار انقلاب باشد، سرکوبگر مردم شد و از مردم طلب میکند سپاسگزارش باشند. امثال جنتی البته نمیگویند سبب تحریمها و تهدیدهای ایران، در خدمت جباریت بودن سپاه در ایران و خارج از ایران، است. نمیگوید علت هارشدن ترامپ، سپاه است که قلمروئی برای «دولت بیتفنگ» باقی نگذاشته و دستآویز سلطهگری که امریکا است و ائتلاف سعودیها با اسرائیل برضد ایران است. برای آنکه دهنها را ببندد، برای اینکه کسی جرأت نکند بگوید بالای چشم سپاه ابرو است، هر انتقاد کنندهای از جمله حسن روحانی را مجری نیات امریکا میخواند. اما برآورنده نیات سلطهگران مگر کسانی جز خامنهای و جنتی و... هستند؟
اين گروه تفنگ به دست كه بعدها دولت تشكيل دادند و داشتههای ايران را به يغما میبرد، هربار كه با مقاومت مردم در برابر خامنهای و سپاه، روبرو میشوند، بجای عبرت گرفتن، زور بیشتر بکار میبرند. با مقاومت کنندگان در سرای دولت ولایت فقیه نیز چنین میکنند. چنانکه تهاجم خود به حکومت حسن روحاني، را نخست آرام و سپس شدید کردند. هر روز مشكلي و فتنهاي تدارک دیدند و میبینند و برآنند همان بلا را که بر سر خاتمي آوردند، برسر روحانی هم بیاورند.
اما، اينبار، حناي اين گروه از چماقداران سابق رنگ خود را از دست دادهاست. چرا كه با گذر زمان و فشارهاي وارده بر مردم در طول حدود 40 سال گذشته، مردم از رهبري خامنهاي و مراجع ديني عبور كرده اند چه بر سد به سرداران چماقدار. رویارو شدن سرداران تفنگ به دست با مردم، سخت در فشارشان قرار دادهاست. زیر این فشار، براي مقابله با حکومت حسن روحاني، ناگزیر شدهاند از همه داشتههاي خود استفادهکنند. به گونهاي كه در برابر جمله حسن روحاني كه دارائیهای كشور را از دولت بيتفنگ گرفتيم و به دولت با تفنگ داديم، همه سرداران چماقدار سابق به ميدان برای دشمنی با او آمدند. اما بد سابقه بودن اين سرداران به ميدان آمده از جمله محمد علي جعفري، عبادالله عبداللهي، حسين غيب پرور، محمد رضا نقدي، محمد يزدي، رمضان شريف، حسين نجات، محمد باقر ذوالقدر و...معلوم کرد كسي براي حرف اینان ارزشي قائل نيست. وقتي فرماندهي سپاه پاسداران با قیافه عبوس مردم، که گویای عصبانیت و بیزاری از سپاه است مواجه شدند، آخرين سپاه را وارد میدان کردند. سلیمانی - كه او را باد میکنند، تا بنا بر موقع، از او استفاده كنند -، در برابر حسن روحاني قرار گرفت. اما، بر اثر سخنان جاهلانه و نا آگاهانه او، ضربهاي سخت به سپاه و ياران و «بيت رهبري» وارد ساخت. به گونهاي كه رفع كردن اثر آن سخنان، بسیار مشكل است و پیآمدهایش برهم خواهند افزود. كما اينكه همين الان نيز اختلافاتي در درون سپاه در حال شكل گيري ميباشد. بمیدان آوردن سلیمانی، فرمانده سپاه قدس نتوانست کاری براي تفنگداران كنوني انجام دهد. زيرا اختلافات زير که در سپاه، بروز کرده، تشدید خواهند شد:
● اختلاف ميان سرداران جنگ هشت ساله با سرداران مدافع حرم بشار اسد
● ايجاد شكاف ميان خانوادههاي شهداي جنگ تحميلي و شهداي مدافع حرم
● اختلاف ميان سرداران افراطي سپاه و سرداران ميانه رو
● اختلاف ميان سرداران دست پاك با سرداران دزد و رانتخوار و كارچاق كن
● اختلاف ميان سرداران سپاه و بدنه اين سپاه
● اختلاف ميان سرداران سپاه و اميران ارتش ايران
●اختلاف ميان سرداران، برسر باید یا نباید در كشورهاي منطقه دخالت کرد
● و...
اينها و برخي ديگر از مسائل كه منجر به عدم تغيير فرمانده كنوني سپاه شدند، با در نظر گرفتن تغييراتي كه در روزهاي آتي در سوريه و عراق به لحاظ بينالمللي روی خواهند داد، در وضعیت و موقعیتی که سپاه خواهد داشت، بس مؤثر خواهند شد.
در زير بخشهايي از سخنان برخي از اين سرداران كه در روزهاي اخير در باره روحاني و حکومت او اظهار شدهاند، را میآوریم. این اظهارات از سازمانی مسلح که در هر کشوری، حتی کشورهای استبدادی باید تحت امر قوه مجریه باشد، روشن میگویند چرا عرصه عمل حکومت روحانی محدود است. انطباق قوه مجریه با سپاه، حکومت احمدی نژاد میشود. هرچند ناله او نیز از «برادران قاچاقچی» بلند شد:
● حسن روحانی شامگاه پنجشنبه (۱ تیر) در دیدار با فعالان اقتصادی از روند اجرای «سیاستهای کلی اصل ۴۴ قانون اساسی» و نحوه خصوصیسازی در سالهای گذشته انتقادکرد. این سیاستها در سال ۸۴ و با شروع حکومت نخست محمود احمدینژاد توسط رهبر جمهوری اسلامی علی خامنهای ابلاغ شد و مدتی بعد با تصویب مجلس شورای اسلامی به صورت قانون درآمد.
به گزارش پایگاه اطلاعرسانی ریاست جمهوری، روحانی در این دیدار گفت: «ابلاغ سیاستهای اصل ۴۴ برای این بود که اقتصاد به مردم واگذار شود و دولت از اقتصاد دست بکشد. اما ما چه کار کردیم؟ بخشی از اقتصاد دست یک دولت بیتفنگ بود که آن را به یک دولت با تفنگ تحویل دادیم، این اقتصاد و خصوصیسازی نیست.»
●به دنبال گفتن این سخنان، حمله به روحانی از سوي سرداران رانت خوار آغاز شد. سردار جعفري اولين كسي بود كه در مقابل روحاني جبهه گرفت و گفت :
«...ما خود را مأمور به حفاظت از انقلاب اسلامی و دستآوردهای آن میدانیم و معتقدیم تلاش برای قطع وابستگی معیشت مردم و اقتصاد کشور، از مصادیق اصلی این حفاظت و حراست است ...ما به درخواست دولتها و با اصرار آنها و بدون اینکه حتی دولت، به بسیاری از تعهدات خود در قبال سپاه عمل کنند، وارد عرصه سازندگی شدیم...ممکن است ما را صاحبان تفنگ معرفی کنند؛ بله صاحب تفنگ که سهل است، ما صاحب موشکهای دشمن شکن هستیم و آنها را علیه دشمنان و برای حفاظت از نظام، مردم و امنیت ایران اسلامی به کار میگیریم و معتقدیم دولتی که تفنگ نداشته باشد توسط دشمنان تحقیر و سرانجام تسلیم میشود...در شرایطی که ملت ایران بیش از هر زمان دیگری به فداکاری سربازان و اقتدار تفنگها و موشکهایش نیاز دارد، هجمه غیرمنصفانه به سپاه اهداف دیگری را به ذهن متبادر میکند که فعلا برای حفظ وحدت درباره آن سکوت میکنیم.
«ما احساس میکنیم این قبیل اظهارات با هدف ایجاد دو قطبیهای کاذب، فرافکنی و فرار از عمل به تعهدات در زمینه معیشت مردم و اقتصاد کشور انجام میشود ...این روشها دیگر جواب نخواهد داد و اراده سپاه و بسیج بر این است که همانطور که در تأمین امنیت ملت ایران نقش آفرین است، بههر شکل ممکن و درحد توان در مسیر سازندگی کشور، جبران ناکارآمدی موجود، بهبود معیشت و کاهش آلام اقتصادی مردم، باز هم به دولت کمک کنیم».
بدینترتیب، او سه وظیفه بر وظیفهای میافزاید که سپاه را بخاطرشان تشکیل دادند (پاسداری از انقلاب اسلامی در برابر کودتای ارتش): یکی تصدی اقتصاد کشور و دیگری جنگ با دشمن خارجی و سوم در خط نگاهداشتن «دولت بیتفنگ»!
● بعد از او سردار عبدالله عبداللهي، فرمانده قرارگاه سازندگی خاتم الانبیاء، به صحنه آمد تا پاسخ حسن روحاني را به شرح زير بدهد:
«سردار عبداللهي در باره شبههها درباره فعالیتهای سازندگی سپاه که از طرف مسئولان ایجاد میشود، گفت: سزاوار نیست عرصه برمجموعه ای که با تمام توان و قدرت در شرایط سخت تحریم این گونه کار میکند تنگ شود... به جای تشویق سپاه، سزاوار نیست جوسازی علیه این نهاد انجام شود... میگویند شرکت توتال در قرارداد باید از شرکتهای داخلی استفاده کند اما ما هیچ وقت نباید عزت خود را زیر سوال ببریم و در حالی که توانایی داریم پیمانکار دست دو شویم».
● در مخالفت با «دولت بیتفنگ»، يكي از سرداراني كه در زمره چماقداران ابتداي انقلاب بود، يعني سردار حسين غيب پرور كه در جريان حمله به علي مطهري در شيراز،فرمانده چماقداران بود، در یادواره سردار احمد متوسلیان و یاران در شیراز گفت:
«...اولین مولفه قدرت در نظام جمهوری اسلامی ولایت فقیه است و در کشور هم کسی به طور رسمی علم مخالفت را بر نمیدارد اما برخی از سخنانشان پیدا است که نمیخواهند به حرف ولی فقیه گوش دهند
...مولفه دیگر قدرت نیروهای مسلح سپاه است، بدانید این تمرکز قدرت در خدمت مردم است و بالای سر این سپاه ولی فقیه است. اما مشکل غربگرایی برخی افراد است در اول انقلاب به سپاه میگفتند چماق دار امروز میگویند تفنگ دار... مؤلفه سوم مردم هستند...»
بنابر این تعریف، سپاه فوق دولت (هر سه قوه مجریه و مقننه و قضائیه) است. گرچه میگوید بالای سر سپاه ولی فقیه است، اما اگر سپاه حتی «بازوی رهبر» (به تعبیر جنتی) باشد، مؤلفهای مستقل، آنهم در عداد مردم کشور، نمیشود. فکری که در دماغ زورپرست این چماقدار است، قدرت را اصیل میشناسد و گمان میبرد آنهم در دست سپاه است.
● تقريبا همان زمان سردار سرلشكر باقري در رابطه با موشك اندازيهاي سپاه در پاسخ حسن روحاني گفت :
«خوب نیست مقام مسئولی نمایش اقتدار ملت در قدرت موشکی را که به برکت خون شهیدان حاصل و موجب بازدارندگی برابر تهدیدات دشمنان است را به مسئله کوچکی مانند برجام ربط بدهد…این در حالی است که برابر متن سند برجام و اعلام وزیر محترم امور خارجه، در این سند هیچ اشارهای به مسئله موشکی نشده و حتی تیم مذاکره کننده هستهای در خصوص برجام، بارها بر تاثیر اساسی قدرت دفاعی و بازدارنده کشور در پیشبرد مذاکرات تاکید و تصریح داشتهاند.
● به دنبال اين سخنان و برخي ديگر از سرداران بياعتبار، «دولت با تفنگ» به سراغ به قول خودشان پر نفوذترين سردار اين «دولت» رفت و او را وارد میدان کرد. اما سخنان او در باره هزينههاي سرسام آور از جيب ايران به سود عراق و سوريه، در شبكههاي اجتماعي، اعتبار او را به باد داد زيرا او گفت: (جام جم ان لاين به نقل از سردار سليماني)
«...امروز فرماندهان ارتش ما مانند یک روحانی در نمازهای جماعت به آنها اقتدا میشود و این یک تحول و همان چیزی است که در جنگ تحمیلی اتفاق افتاد و موجب قدرتمندترشدن ایران اسلامی شد...امروز بین دو ملت ایران و عراق همبستگی ایجاد شدهاست و این حکمت وقتی اتقاق افتاد که یک عقل حکیم، سلیم، پاک و خالصی در ورای همه عقلها ایجاد شد که این فکر و عقل و درایت، حکمت مقام معظم رهبری (مدظله العالی) بود...در کشور نباید کلامی بر خلاف سیاستها و منویات مقام معظم رهبری (مدظله العالی) گفته شود و اگر هم گفته شود و اعتراضی صورت نگیرد در گناه آن سهیم هستیم...جمهوری اسلامی در تمام حوادثی که در منطقه اتفاق افتاد، طرف پیروز اساسی این صحنه بود و دلیل آن هم وجود توکل، اعتماد و اطمینانی است که رهبری ما به امدادهای الهی دارد و جامعه را به سمت آن هدایت و توجه میدهد...نباید کسی سپاه را تضعیف و مورد حملههای گوناگون قرار دهد، نباید تداعی حرفهای دورههای گذشته را کرد، زیرا امروز سینه سپاه برای ایثار در راه کشور و مردم سپر است و فرقی بین بالای شهر و پایین شهر نمیکند، ما باید حساس باشیم و سیاسی نگاه نکنیم، اگر ما مجاهدیم و عزت ایران را میخواهیم، باید این اصول را رعایت کنیم».
بدینتریب، دو کارکرد دیگر هم، او برای سپاه قائل شد که در عمل دارد: یکی بستن دهان اگر خلاف «منویات رهبر» (= منویات ملوکانه) به سخن باز شود و شکستن دست اگر بر صفحه کاغذ جملهای خلاف «منویات رهبر» بنگارد. و دیگری شرکت در جنگهای جاری در کشورهای دیگر. در سخنان دیگری او شرکت در جنگها را روشنتر بیان میکند:
● در يك سخنراني ديگر (به گزارش پارسینه)، سردار سرلشگر پاسدار قاسم سلیمانی طی سخنانی در مراسم اربعین شهادت شهید نصیری تصریح کردهاست:
«...برخی برادران عراقی ما از روی ادب و محبت، خود را سربازان ملت ایران و مقام معظم رهبری معرفی میکنند. اما به ملت عراق و به ملت خودمان میگوییم کاری که ملت ایران در خدمت به ملت عراق کردند کار سربازی بود در زیر بیرق فرماندهان عراق...برادرمان مهندس ابومهدی که شهیدی زنده است و سابقه ۴۰ سال مبارزه دارد، همه انبارهای تسلیحاتی جمهوری اسلامی ایران را در اختیار خود گرفت و جمهوری اسلامی ایران در همین نیروی هوایی سپاه تنها اسکادران جنگی خود را که وجود داشت یعنی سوخوی ۲۴، به محض اینکه نخستوزیر وقت عراق درخواست کرد همه این هواپیماهای جنگی برای مبارزه تقدیم عراق شد و هزاران تن سلاح و مهمات به سمت عراق سرازیر شد...ملت ایران با جان و مال و با توصیه رهبرش به میدان حمایت از مردم عراق آمد. لذا ما سرباز مهندس ابومهدی بودیم و هستیم و افتخار میکنیم...تأکید رهبر معظم انقلاب این بود که دولت از هیچ کمکی به ملت عراق دریغ نکند و وزارت دفاع سه شیفت برای نیروهای مسلح عراق اعم از ارتش، شرطه اتحادیه و حشدالشعبی بدون چشمداشت تولید و ارسال کرد و متخصصان ایرانی در کنار برادران عراقی بدون اینکه ادعایی داشته باشند، حماسه آفریدند...این پیروزیهای بزرگ عراق به مدد حشدالشعبی، ارتش و شرطه اتحادیه بود اما نقش حشدالشعبی بیبدیل بود و تأثیر فرهنگی بسیار بزرگی داشت...امروز آثار حزب بعث عراق در ارتش عراق حس نمیشود و ارتش عراق به صورت یک ارتش حزباللهی در حال حرکت است و طرحهای بزرگی را انجام دادهاند».
سخنان سردار سليماني بر برخي از سرداران سپاه و خانوادههاي شهداي جنگ گران آمد و واكنشهايي را در درون سپاه برانگیخت. افشاي برخي اطلاعات داخلي سپاه و در اختيار قراردادن آن به وب سايتها و شبكههاي اجتماعي ناشي از همين مخالفتها با اين گروه حاكم بر «دولت با تفنگ» است.
● سردار تازه به دوران رسيده ديگري كه بعد از جريان حمله به مجلس بر كار گمارده شد، در يك افشاگري در رابطه با ماموريت نيروهاي اين نهاد در تشكيل دولت و ديگر مراكز اين گونه پته دخالت اين «دولت با تفنگ» را بر روی آب انداخت:
سردار یزدی: «اعتقاد داریم در دورانی که اعضای سپاه به عنوان مأمور به دولت میروند، فرد نباید آداب سپاهیبودن را از دست بدهد. اگر فرد شرایط را از دست بدهد، ما او را برمیگردانیم و در هیئتهای عالی انضباطی به تخلفاتش رسیدگی کرده و ممکن است او را اخراج کنیم؛ اما اینکه آن فرد مجبور به پاسخگویی به سپاه به خاطر عملکردش باشد، حرف درستی نیست. ما در دولتهای مختلف شاهد بودیم وزرایی که از سپاه مأموریت گرفتند، گاهی در مدت وزارت برخی اقدامات اجرائی داشتند که مورد قبول سپاه نبوده است».
1- صد مقاله،ج1 ص 138؛ انقلاب اسلامی، 25 مرداد 58
2 - خاطرات 7 شهریور 60؛ خیانت به امید، ص122
