فرزند آوری : اصرار حکومت ؛ خودداری مردم

ساعت 24 - تیرتبلیغات پر سروصدای دولتها ونهادهای حکومتی در ایران برای تشویق خانواده ها به داشتن فرزندان بیشتر به سنگ خورده و به سوی خودشان برگشته است. ایرانیان پس از سپری کردن دوران هیجانی در دهه 1358 تا 1368 و پس از پایان جنگ انگار از خواب فراموشی بیدار شده و دانستند فرزند بیشتر مساوی با رنج بیشتر و آسایش کمتر است. کاهش رونده فرزند آوری از نزدیک 4 درصد در اوایل دهه 1360 به نیم درصد در سال 1400 برآیند دگرگونی ایرانیان به زندگی است.
کارشناسان حکومتی با ناراحتی می گویند در ۲۰ساله آینده نرخ رشد جمعیتی منفی درایران تجربه خواهد شد و این میزان پایینترین نرخ باروری منطقه غرب آسیا و جهان اسلام در ایران خواهد بود.معاون بهداشت دانشگاه علوم پزشکی ایران با بیان اینکه نرخ رشد جمعیت از ۳.۹درصد در سال ۱۳۶۵ به ۰.۶درصد در سال ۱۴۰۰ رسیده است؛ دو دلیل کاهش تمایل ایرانیها به فرزندآوری را اعلام کرد.سید محمد طباطبایی در آستانه هفته ملی جمعیت درباره دلایل عدمتمایل به فرزندآوری بیان کرد: طبق آخرین پیمایش ملی که در کشور انجام شد و در آن دلایل تمایل و عدمتمایل به فرزندآوری بررسی شد، دو علت اصلی اولیه افراد برای عدمتمایل به فرزندآوری، نگرانی از تأمین آینده فرزندان جدید و داشتن تعداد فرزندان کافی بوده است. بخشی از این نگاه در واقع نتیجه سیاستهای کنترل جمعیتی ما در سالهای قبل و ترویج فرهنگ "دو فرزند کافی است" و " فرزند کمتر، زندگی بهتر" است.وی خاطرنشان کرد: در صورت ادامه روند فعلی در سال ۱۴۳۰ حدود ۳۰ درصد جمعیت کشور ما سالمند خواهند بود؛ یعنی بهازای هر سه نفر یک سالمند خواهیم داشت.
روزنامه حکومتی جوان نیز با اندوه وخشن نوشته : داریم تمام میشویم! ۰/۶درصد! این نرخ رشد جمعیت کشورمان برای سال ۱۴۰۱ است که نشان میدهد چندان فاصلهای با صفر و منفیشدن آمار رشد جمعیتی نداریم و سناریوی انقراض نسلی از آنچه فکرش را میکنیم به ما نزدیکتر است! نرخ رشد جمعیت از ۹/۳ درصد در سال ۱۳۶۵ به ۰/۶ درصد در سال ۱۴۰۱ رسیده تا ما رکورددار کاهش نرخ رشد جمعیت در جهان باشیم. سایر آمارها هم وضعیت خوبی را به تصویر نمیکشد. نرخ سالمندی هم به بیش از ۵/۱۱ درصد و قریب به ۱۲ درصد افزایش یافته و تعداد موالید هم در سال ۱۴۰۱ بیش از ۴۴ هزار نفر کاهش را تجربه کردهاست تا نشان دهد در لبه پرتگاه جمعیتی قرار داریم. همه این رکوردشکنیها در حوزه جمعیت در حالی اتفاق میافتد که چیزی حدود یک سال و نیم از ابلاغ قانون حمایت از خانواده و جوانی جمعیت و تشکیل دبیرخانه ستاد ملی جمعیت میگذرد، اما خروجی این ستاد برای جمعیت رشد چشمگیر روند کاهشی جمعیت است! امری که نشان میدهد نه قانون جوانی جمعیت کارایی داشته و نه ستاد ملی جمعیت و دبیرخانه این ستاد برای اجرای همین قانون نصفه نیمه و ناقص کاری از پیش بردهاست. دولت هم که انگار چندان روی خوشی به اجرای قانون جوانی جمعیت ندارد و سازمان برنامه و بودجه تنها ۵ درصد از بودجه این قانون را دادهاست. برونداد این ماجرا از یک سو شتاب روند کاهشی جمعیت و روند افزایشی سالمندی و بیاعتبار شدن تنها قانون حمایتی از جمعیت و خانواده در نزد مردم است.
